كاربست جايگاه زن در رمان «حبيبي داعشي» براساس رئاليسم اجتماعي لوكاچ

هدف: اين مقاله، در تلاش است تا رمان «حبيبي داعشي» از هاجر عبدالصمد را مورد تحليل و بررسي قرار داده ،  قلمرو واقعيت و زندگي اجتماعي را بكاود. هاجر عبدالصمد نويسنده مصري است كه تا قبل از «حبيبي داعشي»  رمان ديگري نداشت و ابتدا با انتشار نسخه الكترونيكي اين رمان پا به عرصه ادبيات نهاده است؛ رماني واقع گرا، با بياني ساده و بدون كلمات پرطمطراق. نويسنده تلاش نموده است تا از پديده جديدي به نام داعش در قالب رمان پرده بردارد و به نقد زشتي‌ها و فروكاهي‌هاي جامعه در خصوص قشر زنان و البته در رويارويي با داعش، زبان بگشايد و آنها را در قاب رئاليسم عرضه كند. شخصيتي كه از هر يك از آنها به نمايش گذاشته شده اين است كه هركدام علاوه بر ويژگي‌هاي فردي خاص، نماينده طبقه خود نيز هستند و آنان همواره در حال تغييرند و ايستا نيستند. اين مقاله مي‌خواهد آسيب‌پذيري آنها را در جدال با داعش و با بهره‌گيري از ديدگاه‌هاي رئاليستي به تصوير بكشد. روش‌ها: با روش توصيفي_تحليلي به بررسي مؤلفه‌هاي مهم شخصيت زنان در اين رمان پرداخته شده و هدف اين است تا زمينه‌اي براي شناخت هرچه بيشتر نويسنده و بررسي سنجش شخصيت‌ها و ارزيابي رمان و آثار رئاليستي با موضوع داعش كه نوظهور است، فراهم شود؛ بنابراين، اين مهم را اساس قرار داده و به بررسي شخصيت زنان در اين رمان بر اساس مؤلفه‌هاي رئاليستي لوكاچ پرداخته‌ايم. يافته‌ها: در اين پژوهش نشان داده شده كه زنان از هر طبقه و قشري كه باشند در معرض تهاجم و خشونت هستند و جهل و ناآگاهي زندگي انسان را به ورطه نابودي مي‌كشاند. اين پژوهش بررسي شيوه پرداخت شخصيت‌ها در رمان حبيبي داعشي بر مبناي رئاليسم لوكاچ و تعاريف ارائه شده از شخصيت رئال در ديدگاه او را در كانون توجه قرار داده‌است. يافته‌ها نشان داد كه اين داستان كاملا منطبق با رئاليسم است و شخصيت‌ها در آن هركدام وجوهي از واقع‌گرايي را از خود به نمايش گذارده‌اند.