عنوان مقاله :
چيستي «فرض» و نقش آن در تشخيص و اعتبار گزاره اولي با تكيه بر مباني فلسفي علامه مصباح
پديد آورندگان :
احمد خان بيگي ، مهدي موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني
كليدواژه :
علم حضوري , قضيه بديهي , بديهي اولي , نظرية ارجاع , حكايت شأني , فرض
چكيده فارسي :
اوليات به عنوان پايهاي براي تمامي معارف نظري، هماره مورد توجه معرفتشناسان بوده و هستند. معيار صدق در اين گونه قضايا اما كانون اين توجه است. استاد مصباح با اين ادعا كه در اين گزارهها به حاكي، محكي و حكايت، اشراف حضوري داريم، صدق آنها را از طريق ارجاع به علم حضوري تضمين ميكند. نظريه ارجاع اوليات به علم حضوري، مبتني بر برخي مباني است كه بدون توجه به آنها، فهم آن دشوار و با مشكلاتي مواجه خواهد بود. از جمله اين مباني، چيستي عالم فرض و چگونگي آگاهي از آن است. اين مقاله كه از شيوة كتابخانهاي بهرهمند است، ابتدا با روش توصيفي-تحليلي به تبيين مسئله اصلي و پاسخ اجمالي علامه مصباح به آن پرداخته و پس از آن با روش تحليلي، پاسخ علامه را تشريح نموده است و در اين ميان سعي دارد تأثير چيستي فرض و چگونگي تحققش را در ارتباط با ساخت قضاياي اولي و اعتبار آن روشن كند. نتيجه اين تحقيق آن است كه اوليات با همان تعريف مشهور، از سنخ قضاياي حقيقيهاند و نفس الامر اين قضايا و ظرف صدقشان، فروض ذهني است نه عالم خارج و بدين جهت است كه اين قضايا از وجود هيچ مصداقي در خارج حكايت نميكنند و حتي بدون يك مصداق محقق خارجي نيز صادقاند. در اين قضايا بدون اينكه وجود مصداق خارجي موضوع پذيرفته شود، محمول بر مصداق مفروض موضوع بار ميشود. به عبارت ديگر محكي اين قضايا صرفاً ارتباطي است كه ميان فرض حكايت براي مفهوم موضوع و محمول مييابيم. از آنجا كه ظرف فرض نيز عالم ذهن است و ارتباط فرضهاي ذهني را در اين گزارهها بيواسطه مييابيم، اين درك حضوري است؛ يعني علاوه بر اشراف حضوري به حاكي كه خود مفاهيم ذهنياند، به محكي اين گزارهها و درنتيجه به تطبيق اوليات با محكي خود نيز اشراف حضوري داريم.