عنوان مقاله :
مقايسه ماهيت و محدوده عقل در فهم دين از نظر ملاامين و علامه طباطبايي
پديد آورندگان :
عامري شهرابي ، مهدي دانشگاه تبريز , مرادي ، حسن دانشگاه شاهد - گروه فلسفه و حكمت اسلامي
كليدواژه :
عقل , اخباريون , حكمت متعاليه , ملاامين استرآبادي , علامه طباطبايي
چكيده فارسي :
از نظر هر مسلماني، عمل صالح مبتني بر علم به دين بوده و هر علمي نيازمند ابزار فهم است. ماهيت و محدوده قدرت عقل بهعنوان مهمترين ابزار فهم در انسان، از ديرزمان محل بحث و گفتوگو بوده است. در جهان اسلام از زمان ترجمه فلسفه و منطق يوناني و تأليف اولين كتب فلسفي و منطقي، اين بحث محور منازعات نصگرايان، متكلمين و فلاسفه بوده است. در ميان شيعيان، اين منازعه با نوشتن كتاب فوائدالمدنيه ملاامين استرآبادي بالا گرفت و اصوليون را نيز وارد بحث كرد. در ميان فلاسفه نيز ملاصدرا با ادعاي تطبيق حكمت و شريعت، نظام حكمت متعاليه را ارائه داد. هدف ما بررسي انتقادات به ملاامين براساس حكمت متعاليه بر طبق نظريات علامه طباطبايي1 است. روح نصگرايي امروز در برخي تفكرات به شدت جريان دارد و ازاينرو نقد مباني اين جريان بسيار حائز اهميت است.روش ما ابتدا تحليل مفهوم عقل براساس دو مؤلفه ماهيت و محدوده قدرت آن در فهم دين و سپس نقد دروني و بيروني آن است. در نقد دروني ميتوان گفت: اولاً عدم استفاده از عقل و منطق با رفتار علمي خود آنها كه براساس اين دو است ناسازگار است. ثانياً خود آيات و روايات كه منبع معرفت از ديدگاه ملاامين هستند، ما را به استفاده از عقل ترغيب نمودهاند. ثالثاً قدح عقل در روايات ناظر به روش تمثيل فقهي است نه عقل استدلالي. در نقد بيروني ميتوان گفت اختلاف در بين فلاسفه نميتواند دليل نادرستي استفاده از عقل باشد؛ زيرا اختلاف در فقه نيز همين لازمه را خواهد داشت. حكمت متعاليه در تعيين جايگاه عقل جانب اعتدال را رعايت كرده، اما ملاامين آن را از جايگاهي كه در آيات و روايات دارد پايينتر آورده است.