عنوان مقاله :
ارتباط سبك دلبستگي با وابستگي متقابل در همسران بيماران مبتلا به مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده
پديد آورندگان :
عظيمي لولتي ، حميده دانشگاه علوم پزشكي مازندران - دانشكده پرستاري مامايي نسيبه، مركز تحقيقات روانپزشكي و علوم رفتاري، پژوهشكده اعتياد - گروه روان پرستاري , ولي پور ، حجت الله دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني مازندران - مركز تحقيقات دانشجويي، دانشكده پرستاري و مامايي , جنتي ، يدالله دانشگاه علوم پزشكي مازندران - مركز تحقيقات علوم بهداشتي، پژوهشكده اعتياد , نادي قرا ، علي اصغر دانشگاه علوم پزشكي مازندران - مركز تحقيقات علوم بهداشتي، پژوهشكده اعتياد , رمضاني ، آذر دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني مازندران - مركز تحقيقات و علوم رفتاري، پژوهشكده اعتياد , رستم وند ، مريم دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني مازندران - مركز تحقيقات دانشجويي، دانشكده پرستاري و مامايي
كليدواژه :
سبك هاي دلبستگي , وابستگي متقابل , همسران , سوءمصرف مواد مخدر , درمان نگهدارنده
چكيده فارسي :
مقدمه: اعتياد پديده اي آسيب زننده به اقتصاد، سلامتي و بنيان خانواده ها مي باشد. اعضاي خانواده هاي فاقد روابط صميمي والدين- فرزندان و پيوندهاي ايمن تمايل به مصرف مواد بيشتري دارند. از پيامدهاي زندگي با افراد معتاد، وابستگي متقابل همسران مي باشد. اين مطالعه با هدف تعيين رابطه سبك دلبستگي و وابستگي متقابل همسران بيماران مبتلا به مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده طراحي گرديد.روش كار: اين مطالعه توصيفي همبستگي در سال 1400 روي 98 نفر از همسران بيماران مبتلا به مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده مراجعه كننده به درمانگاه ترك اعتياد بيمارستان روان پزشكي زارع ساري به صورت تصادفي ساده، انجام شد. ابزارهاي مورد استفاده مقياس دلبستگي بزرگسالان كولينز و ريد و پرسشنامه وابستگي متقابل اسپن و فيشر بود. براي تجزيه و تحليل دادهها از نرمافزار spss-22 و روشهاي آماري توصيفي و استنباطي (كاياسكوئر، t مستقل، من ويتني، آناليزواريانس، كروسكال واليس و رگرسيون خطي) استفاده گرديد.يافتهها: يافته ها نشان داد ميانگين و انحراف معيار سبك دلبستگي ايمن 21.2±88.11، ناايمن60.2±11.12، دوسويه همسران بيماران مبتلا به مصرف مواد 50.4±71.11 و وابستگي متقابل 00.12±65.60 بود. نتايج ضريب همبستگي جزئي نشان داد بين وابستگي متقابل با دلبستگي ناايمن همبستگي منفي(P 0.05 r=0.22) و بين وابستگي متقابل با دلبستگي دوسويه-اضطرابي همبستگي مثبت وجود داشت (P 0.05 r=0.496). نتايج رگرسيون چندگانه نشان داد براي پيشبيني وابستگي متقابل از سبك هاي دلبستگي تنها سبك دلبستگي دوسويه-اضطرابي به طور معنيداري ميتواند 31درصد تغييرات وابستگي متقابل همسران بيماران معتاد تحت درمان نگهدارنده را پيشبيني كند و همچنين وابستگي متقابل در همسران بيماران مبتلا به مصرف مواد با مدت زمان مصرف مواد، رتبه تولد و تجربه وقايع فشارزا در 6 ماه اخير ارتباط معني داري داشت. نتيجهگيري: وابستگي متقابل با سبك دلبستگي ارتباط معني داري داشت و بايد همراه با بيماران معتاد به همسران انان و به ويژه همسراني كه دلبستگي دوسويه اضطرابي دارند به منظور پيشگيري از وابستگي متقابل توجه بيشتري نمود. توصيه مي شود براي تحقيقات آتي، با عنايت به ريشه هاي فرهنگي تاريخي جامعه ايراني، پژوهش حاضر در شهرهاي ديگر هم انجام گردد تا اثر تفاوت هاي فرهنگي خانواده ها هم مورد بررسي قرار گيرد.
عنوان نشريه :
روان پرستاري
عنوان نشريه :
روان پرستاري