عنوان مقاله :
مقايسه كاربرد هوش مصنوعي با روش هاي سنتي در تعيين سرزندگي فضاهاي شهري در ايران(نمونه مورد مطالعه، شهر مشهد)
پديد آورندگان :
صابري فر ، رستم دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه جغرافيا و برنامهريزي شهري
كليدواژه :
سرزندگي , فضاهاي شهري , روش هاي سنتي , هوش مصنوعي , شفافيت
چكيده فارسي :
بيان مسئله: سرزندگي يكي از شاخص هاي ضروري براي ارزيابي جذابيت و پتانسيل فضاهاي شهري است. اين شاخص عمدتا با نوع و حجم فعاليت شهروندان مشخص مي شود. معمولا ويژگيهاي محيطي بر رفتار عابران و در نتيجه سرزندگي فضاهاي شهر تأثيرگذار است؛ اما تعيين كميت اين تأثير به راحتي ممكن نيست. به همين دليل، تاكنون روش هاي متعددي براي اين منظور، مورد استفاده قرار گرفته است. هدف: هدف اين بررسي، تعيين قابليت روش هاي سنتي و مدرن در زمينه تعيين سرزندگي فضاهاي شهري بود. روش: در اين بررسي، با استفاده از روش توصيفي و تحليلي، وضعيت سرزندگي در بخشي از پنج خيابان نسبتا متفاوت(جنت، چمران، امام خميني، مدرس و گلستان) در شهر مشهد، با شيوه هاي مختلف مورد ارزيابي قرارگرفت. به دليل محدوديت هاي متعدد، تنها به مقايسه روش هاي نظرسنجي، ارزيابي ميداني و بهره مندي از روش هوش مصنوعي براي تحليل تصاوير تهيه شده، اكتفا شد. يافتهها: يافته هاي روش هاي به كار رفته نشان داد كه به طور معمول، عرض و شفافيت، اثر مثبتي بر سرزندگي دارد و در بين روش هاي مورد استفاده، هوش مصنوعي به لحاظ هزينه هاي مادي و زماني و آساني تكرار از ساير روش ها بهتر است. اما به دليل حساسيت نهادهاي انتظامي و امنيتي، كاربرد آن در ايران و به طور مشخص شهر مشهد، بسيار مشكل مي باشد. نتيجه گيري: با توجه به قابليت روش هوش مصنوعي و ضرورت ارزيابي سرزندگي فضاهاي شهري در قلمروهاي وسيع تر، بهتر است با هماهنگي نهادهاي امنيتي و انتظامي، شرايطي فراهم گردد كه كاربرد اين روش تسهيل گرديده و قلمروهاي گسترده تري از شهرهاي ايران مورد مطالعه قرارگيرد.
عنوان نشريه :
دانش شهرسازي
عنوان نشريه :
دانش شهرسازي