جايگاه مردم‌سالاري ديني در صورت‌بندي اصول جهان‌بيني و ايدئولوژي اسلامي از منظر آية‌الله خامنه‌اي

يكي از مهم‌ترين نظريات مطرح‌شده در بستر نظام اجتماعي ايران، نظريۀ «مردم‌سالاري ديني» است كه در گام نخست، از جانب امام خميني1 با عنوان «جمهوري اسلامي» مطرح شد و نظام سياسي ايران پس از انقلاب اسلامي با محوريت اين نظريه شكل گرفت. پژوهش‌ها و فعاليت‌هاي گوناگوني با محوريت تبيين مباني مردم‌سالاري ديني انجام گرفته‌ و آن را صورت‌بندي نموده‌ است. هدف اين پژوهش كه با روش تحليلي ـ توصيفي انجام گرفته است، بررسي تحليلي مردم‌سالاري ديني، در قرائتي است كه آية‌الله خامنه‌اي از دين ارائه داده‌اند. اين قرائت در چارچوب نظام فكري ايشان و در دو لايۀ جهان‌بيني و ايدئولوژي تبيين شده ‌است. بر اين اساس، پرسش اصلي پژوهش آن است كه جايگاه مردم‌سالاري ديني در صورت‌بندي اصول جهان‌بيني و ايدئولوژي اسلامي از منظر آية‌الله خامنه‌اي چيست؟ نگارندگان اين مقاله معتقدند كه در نظام فكري آية‌الله خامنه‌اي، مردم‌سالاري ديني به‌منظور تحقق هدف حاكميت اسلام تبيين شده‌ و در نظام فكري ايشان با محوريت «ولايت» سامان‌ يافته‌ است؛ ولايتي چندجانبه كه پيوستگي مردم با يك‌ديگر، پيوستگي امت با امام و در نهايت، پيوستگي امت با حضرت حق را به ارمغان خواهد آورد.