شماره ركورد :
1392486
عنوان مقاله :
كاركرد معناشناسي « تقابل » در حكايتي از تاريخ بيهقي
پديد آورندگان :
محجوب ، فرشته دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه زبان و ادبيات فارسي , حقي ، مريم دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه زبان و ادبيات فارسي
از صفحه :
267
تا صفحه :
302
كليدواژه :
تقابل‌هاي‌ معنايي , حكايت هارون و دو زاهد , تاريخ بيهقي , تقابل مدرّج , تقابل مكمّل
چكيده فارسي :
به باورساختارگرايان تمامي پديده‌ها به نظامي ساختاري تعلّق دارندكه عناصرو اجزاي سازنده‌ آن‌ها با يكديگرارتباطي منسجم و تعاملي هدفمنددارند وفهم اين ارتباط تنهاازطريق كشف تفاوت‌ها ميسّراست. از مهم‌ترين اين رابطه‌ها تقابل‌هاي دوگانه است. تقابل‌هاي معنايي از فروع تقابل‌هاي دوگانه درسطح واژه است كه درآن واژه، با توجه به جفت متضادّخودمعنا مي‌يابد. بار ارزشي قطب‌ها در تقابل‌هاي معنايي مهم و اغلب يكي داراي بار منفي و ديگري مثبت است. حكايت «هارون‌الرشيد و دو زاهدِ»تاريخ بيهقي در زمره شاخص‌ترين روايات اين كتاب است.اين حكايت از تقابل معناييِ كلانِ «زهد ريايي / زهد راستين» تشكيل شده و به مددتقابل هاي معنايي خُرد همچون «طمع / قناعت»، «فقر / ثروت» و «توكّل / ترس»، تقويت شده است. پژوهش حاضر به شيوه‌ توصيفي ـ تحليلي درپي استخراج انواع تقابل‌هاي معنايي و تبيين جايگاه و كاركرد آن‌ها درروايت مذكور است.حاصل آنكه بيهقي آموزه‌هاي زهد رادو دسته كرده و براي تفهيم هريك،از تقابل هاي معنايي متناسب استفاده كرده است. دسته‌اي از مفاهيم همچون: « فقر و يا عدم ارتباط با حكّام وقت» به زعم او اساسي‌تر است. بنابراين از «تقابل مكمّل» كه متضمّن معناي قطعيّت و صراحت است استفاده كرده؛ بدين معنا كه مي بايست اين آموزه‌ها بي چون و چرا پذيرفته شود.امّا دسته‌اي از مفاهيم همچون:«گريه،مصاحبت خلق و كميّت نماز»؛را فرعي دانسته بنابراين از تقابل‌هاي معنايي «مدرّج و ضمني»استفاده كرده است.تعداد بيشتر تقابل‌هاي معنايي مدرّج و ضمني درمتن نشانگر آن است كه بيهقي به زهدِهمراه با تساهل و انعطاف متمايل‌تر است ودر تقيّديا عدم تقيّد به مفاهيم فرعي آن به مخاطب آزادي عمل بيشتري داده است.
عنوان نشريه :
نثر پژوهي ادب فارسي
عنوان نشريه :
نثر پژوهي ادب فارسي
لينک به اين مدرک :
بازگشت