پرورش رفتار پايدار محيط‌‌زيستي: نقش سواد اگرواكولوژيك در شكل‌گيري رفتار تغذيه‌‌اي سالم

اين پژوهش با بهره‌‌گيري از مفهوم سواد تغذيه‌‌اي و سواد اگرواكولوژيك و با استفاده از يك مدل باور سلامت، عوامل موثر بر رفتار تغذيه‌‌اي سالم را در 154 نفر از معلمان و والدين در تهران مورد ارزيابي قرار داد. در اين راستا، يك ﭘﺮسش‌‌ناﻣﻪ 60 سوالي در 6 زير مقياس «دانش غذا و تغذيه»، «مهارت‌‌هاي كاركردي»، «مهارت‌‌هاي تعاملي»، «طرفداري»، «تحليل انتقادي اطلاعات» و «مهارت خواندن برچسب مواد غذايي» ﻃﺮاﺣﯽ و داده‌‌ها از طريق مصاحبه شخصي استخراج شد. نتايج با استفاده از نرم‌‌افزار AMOS و بهره‌‌گيري از مدل‌يابي معادلات ساختاري مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه از نظر سطح سواد غذا و تغذيه، 3.9 درصد از پاسخ‌‌دهندگان در گروه خوب، 37.66درصد در گروه متوسط و 58.44 درصد در گروه كم قرار گرفتند. بر اساس مفاهيم مدل باور سلامت، افراد پاسخ‌‌دهنده از سطح ادراك ذهني قابل توجهي در خصوص رفتار تغذيه‌‌اي سالم برخوردار بودند. همچنين، اين افراد تمايل بالايي به كسب آگاهي از جامعه و رسانه‌‌هاي اجتماعي موجود نشان دادند. بر اساس يافته‌‌هاي اين پژوهش، مهم‌‌ترين عوامل محدودكننده در بروز رفتار تغذيه‌‌اي سالم سطح سواد اگرواكولوژيك و سپس سطح سواد غذا و تغذيه است. به طوري كه بر اساس نتايج مدل به كار رفته در اين پژوهش، با وجود نقش عوامل متعدد در بروز رفتار انساني و پيچيدگي كنش افراد جامعه، سواد اگرواكولوژيك و سطح سواد غذا و تغذيه سهم قابل‌توجهي در بروز رفتار تغذيه‌اي نشان دادند. از اين رو با توجه به نتايج حاصل از اين پژوهش مي‌‌توان جهت ترويج رفتار تغذيه‌‌اي سالم در جامعه، بر ضرورت توجه به افزايش سطح سواد اگرواكولوژيك و نيز سواد غذا و تغذيه جامعه با گسترش برنامه‌‌هاي آموزشي مناسب تاكيد نمود. نتايج اين پژوهش بر ضرورت پيوند ميان شناخت محيط‌‌زيست و كشاورزي پايدار براي كاهش شكاف ميان ساختارهاي توليد و مصرف غذاي سالم اشاره دارد.