عنوان مقاله :
واكاوي تأثير بوطيقاي ارسطو در آثار نقاشي دورهٔ باروك
پديد آورندگان :
عليپور ، رضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد آبادان - گروه هنر , سركاراتي ، فاطمه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز - گروه پژوهش هنر
كليدواژه :
بوطيقا , ارسطو , قرن , هفدهم , نقاشي , باروك , تراژدي
چكيده فارسي :
قرن هفدهم، مملو از حوادث و رويدادهاي اجتماعي بوده است. در اين عصر بزرگ، هنرهاي صحنهاي، تراژدي و كمدي از نو زاده ميشوند. تمايلات انسانمحورِ صاحبنظران قرن هفدهم به پژوهش و مطالعۀ ادبيات و فرهنگ يونانيان، باعث شد توجه تازهاي بر بوطيقاي ارسطو شود تا جايي كه برخي مؤلفهها و نظرات وي در بوطيقا همچون تعريف تراژدي ملاك و معيار نويسندگان، هنرمندان و متفكران قرار گرفت. ردپاي اين اثرپذيري را ميتوان در آثار نقاشي اين دوره نيز مشاهده كرد. اين مقاله در پي آن است كه با واكاوي تأثير فن شعر ارسطو در دورۀ باروك، اثرپذيري آثار نقاشي اين دورۀ تاريخي را از انديشۀ ارسطو بيان كند و به اين سؤال پاسخ دهد كه مؤلفههاي تأثيرگذار بوطيقاي ارسطو در آثار نقاشي دورۀ باروك كدامند و چگونه ميتوان آنها را تبيين كرد؟ در اين مقاله، روش تحقيق توصيفي-تحليلي بوده و جمع آوري اطلاعات با استناد به منابع كتابخانه اي و بررسي آثار نقاشي دورۀ باروك بر مبناي آثار ثبت شدۀ نقاشان اين دوره، در كتب و منابع موجود، بوده است. براي اين منظور، در ميان تعداد بسياري از آثار نقاشي هنرمندان دورۀ باروك و پرهيز از زيادهگويي در مقاله، پنج اثر از پنج هنرمند نقاش (رني، دِريبرا، روبنس، رامبراند و پوسن) از ميان مليت هاي مختلف، با انتخاب تصادفي بر اساس رويكرد پژوهش، توسط نويسندگان مورد تجزيه، تحليل و بررسي قرار گرفتهاند. نتايج حاصل از اين پژوهش بر اين مقوله تأكيد داشت كه در تمامي آثار نقاشيهاي بررسي شده، مضامين به فراخور موضوع اسطوره اي، مذهبي، آييني و يا تاريخي بودند و عنصر مهم كنش يا همان ايدۀ تراژدي ارسطويي در بوطيقاي وي كه عبارت از تصويري پرمعنا، پراهميت و جدي از سرنوشت و تقدير آدمي است، در اين آثار مشهود و قابل توجه است. رنج و درام موجود در آثار به واسطۀ حالات چهره ها و اندازۀ فيگورها بيشتر در تابلوهاي بزرگ به تصوير درآمده بودند و نيز نحوۀ بازنمايي و نمايش فيگورها در زمينه اي غالباً تيره به همراه نورپردازيهايي از جنس صحنۀ تئاتر، بهراحتي در حافظۀ مخاطب باقي ميماند و فرم تراژيك ارسطويي را در ذهن مخاطب متبادر مي سازند. در نهايت، اين امر، موجب ايجاد كاتارسيس و مشاركت مخاطب مي گردند كه همانا از اهداف بنيادين بوطيقاي ارسطو است.