عنوان مقاله :
جابهجايي شش وجهي قدرت و چالش مديريت هژمونيك در نظام بينالملل منظومهاي
پديد آورندگان :
آدمي ، علي دانشگاه علامه طباطبايي (ره) - گروه روابط بينالملل , حاج محمدي ، الميرا دانشگاه علامه طباطبايي (ره)
كليدواژه :
اقتصاد نوآوري , جابهجايي قدرت , خوشههاي علم و فناوري , نظام بينالملل منظومهاي
چكيده فارسي :
تحليل تك بعدي قدرت از منظر رئاليستي در محيط بين المللي آنارشيك، تبيين جامعي از تحول منابع قدرت و تأثير آن بر ساختار نظام بينالملل به دست نمي دهد، حالآنكه نظريات جابه جايي قدرت در چارچوب برداشت سلسله مراتبي از قدرت، نظام بينالملل و كارگزاران آن بستر مناسب تري بهمنظور بررسي تأثير تحولات منابع قدرت بر ساختار سلسلهمراتبي نظام بين الملل فراهم مي نمايد. بنابر اين، مطالعۀ تطبيقي نظريات مطرح شده در اين مطالعه با نظريه هاي جابه جايي قدرت ضروري به نظر مي رسد. هدف اصلي اين مقايسه، بررسي روند تحولات قدرت-محور جنبه هاي ساختاري-هژمونيك نظام بين الملل از زمان طرح نظريۀ جابه جايي قدرت تا دوران معاصر است. در امتداد نظرياتي ازايندست مقالۀ حاضر بر آن است تا با التفات به پديده هاي نوظهور بين المللي به بررسي اين مهم بپردازد كه چگونه دگرديسي ششوجهي قدرت موجب تغيير در ساختار سلسله مراتبي نظام بين الملل و هژموني ايالات متحده گرديده است. در راستاي دست يابي به اين مهم، مقالۀ حاضر به تعريف فرمول تكانۀ قدرت بين المللي و مدل ششضلعي قدرت، مشتمل بر چارچوب ششگانۀ 1. قدرت اقتصادي دانش بنيان 2. نظام سلامت و دارويي پيشرفته 3. نفوذ در حوزه هاي سايبري و مجازي 4. نفوذ ژئوپولتيكي 5. قدرت گفتماني و ايده اي و 6. قدرت نظامي دانش بنيان مي پردازد. تحليل در چارچوب هاي نظري مذكور حاكي از آن است كه تغيير ماهيت قدرت بين المللي از اقتصادي-نظامي به تكنولوژيك-فناوري موجب شده است كه در عصر قدرت ديجيتال، نظام بينالملل در سطحي كلان دستخوش دگرديسي از ساختار سلسله مراتبي به ساختار منظومه اي (منظومه هاي دو گانه به رهبري ايالات متحدۀ آمريكا و چين) گردد كه پيامد خودكار اين نظامِ منظومهاي، نه جابه جايي يا انتقال قدرت، بلكه تسهيم قدرت ميان هژمون و ابرقدرت نوظهور است.
عنوان نشريه :
مطالعات راهبردي آمريكا
عنوان نشريه :
مطالعات راهبردي آمريكا