عنوان مقاله :
انواع روابطِ زندگينامهاي در ادبيات: از همحسي تا بازتابندگي
پديد آورندگان :
صادقيان ، سعيد فرهنگستان زبان و ادب فارسي - گروه ادبيات تطبيقي
كليدواژه :
رابطۀ زندگينامهاي , همحسي , انتقاد , بازتابندگي , سنت زندگينامهنويسي , زندگينامهنويس معاصر
چكيده فارسي :
اين مقاله درصدد ارائۀ گونهاي دستهبندي از انواع روابطي است كه ميتوان ميان زندگينامهنويس و سوژهاش متصور شد. نخستين رابطۀ محتمل رابطهاي است مبتني بر نوعي «همحسي» كه به نويسنده امكان ميدهد سوژه را در حالات مختلف تصور بكند و به تصوير بكشد. در اين صورت، گاه نويسنده، همچون اغلب زندگينامهنويسان ايراني، بر ويژگيهاي برجستۀ سوژه متمركز ميشود تا به راه تقديسِ «قهرمانِ» تاريخي برود. اما گاه زندگينامهنويس ميكوشد عاديترين جلوههاي زندگي را به واژه دربياورد تا از اين طريق نسخهاي انسانيتر از سوژه ارائه بدهد كه فرسنگها با تصوير «مردان ناميِ» ستوده در زندگينامههاي سنتي فاصله دارد. اين تقابل با سنت زندگينامهنويسي ممكن است بهقدري عيان باشد كه به يكي از وجوه بارز متن تبديل شود و نوع ديگري از رابطۀ زندگينامهاي را شكل بدهد كه ما آن را رابطۀ «انتقادي» ناميدهايم: خواه موضوعِ انتقاد قواعد ژانري باشد، خواه هدفش تخريبِ شخصيتِ تاريخي. وراي تقديس و نقد، حالت سومي را نيز ميتوان متصور شد كه رواجش ميان نويسندگان فرانسوي كم نيست و حكايت از نوعي «بازتابندگي» دارد؛ آن وقتي است كه زندگينامهنويس با روايتِ زندگيِ «ديگري» ميكوشد تا گرههاي وجوديِ خويش را آينهوار بكاود يا از روايتِ «ديگري» محملي بسازد براي گفتماني عاريهاي كه، در عين سكوت، به او امكان بيان دغدغههايش را ميدهد. بالطبع پيمودن هر يك از اين مسيرها از تلقيِ خاص هر نويسنده از زندگي و ادبيات تأثير ميگيرد و بر شكلگيريِ دريافتِ مخاطب از ژانر زندگينامه، ظرفيتها و چالشهايش اثر ميگذارد.
عنوان نشريه :
نامه فرهنگستان
عنوان نشريه :
نامه فرهنگستان