واكاوي گسست سوژه از ديدگاه ژاك لاكان در نمايشنامه فرادست / فرودست اثر سوزان لوري

بررسي سوژه در گسست در نمايشنامۀ «فرادست/فرودست» اثر سوزان لوري پاركز نشان مي دهد دو برادر سياه پوست در هيئت سوژه‌هاي ناخودآگاه در كشمكش براي كسب قدرت برتر به‌گونه‌ايي نمود مي‌يابند كه هويت آن‌ها در نوسان بين دو خويشتن بيروني و دروني آن‌ها قرار مي‌گيرد. روابط دوگانه ميان آن‌ها، نمايانگر هويتِ كنشي است كه شخصيت واقعي آن‌ها را در سايه ضمير ناخودآگاه قرار مي‌دهد. آن‌ها سوژه‌هاي دچار فقداني هستند كه هويت دروني خود را از دست داده‌اند و براي پركردن خلاء دروني به‌ناچار به‌ديگري رو مي‌آورند. ايده دوگانۀ خويشتن واقعي يا حقيقي در مفهوم ديگري و بازخورد اجتماعي يا خويشتن بيروني در نمايشنامه درهم مي‌آميزد و تجلي گسست شخصيت‌ها مي‌شود. در اين پژوهش، سه بنيان انديشه لاكان يعني ساحت خيالي، نمادين، واقع و كاربردپذيري آن‌ها در نمايشنامه بررسي مي شود. پژوهش حاضر به روش توصيفي و تحليلي و با تكيه بر داده هاي منابع كتابخانه اي انجام شده است. نتايج حاكي است كه لاكان درك جدايي از مادر و ورود به ساحت نمادين كه به‌صورت فقدان در ذهن كودك نمود مي‌يابد را آغاز گسستگي روان كودك به دو ساحت خودآگاه و ناخوداگاه تعبير مي‌كند. ازآنجاكه فرآيند هويت مبتني بر گسست است، گسست و فقدان به‌عنوان دو مفهوم بنيادي در روانكاوي همواره سوژه را وا مي‌دارند تا در پي پُركردن خلاء ناشي از نقصان در روان خود باشد. اما از آنجا كه اين فقدان هميشگي كه به صورت ميل و اشتياق درمي‌آيد هرگز پر نمي‌شود، سوژه را به‌ناچار به سوي ميل‌هاي ديگر سوق مي‌دهد.اهداف پژوهش:1. بررسي آرا و انديشه‌هاي ژاك لاكان به تغييرات رواني سوژه در نمايشنامۀ سوزان لوري پاركز از بُعد ساحت خيال و واقع نگري.2. بررسي آرا و انديشه‌هاي ژاك لاكان به تغييرات رواني سوژه در نمايشنامه سوزان لوري پاركز از بُعد ساحت نمادين (ديگرانگاري)سؤالات پژوهش:1. نگاه ژاك لاكان به تغييرات رواني سوژه در نمايشنامه سوزان لوري پاركز از بُعد ساحت خيال و واقع نگري چگونه است؟2. نگاه ژاك لاكان به تغييرات رواني سوژه در نمايشنامه سوزان لوري پاركز از بُعد ساحت نمادين چگونه است؟