تجزيه و تحليل عناصر داستاني اميرارسلان براساس تئوري آيان وات در تطبيق بر عناصر مصور هزار و يك شب

قصۀ اميرارسلان يكي از زيباترين  داستان‌هاي ايراني است. واكاوي عناصر اين داستان مي‌توان نكات مهمي را در خصوص سير تحول داستان در ادبيات ايران آشكار سازد. هر داستان عناصري دارد كه در رابطه‌اي پيوسته كل داستان را مي‌سازند. اين پژوهش بر آن است كه عناصري چون پي‌رنگ، شخصيت و شخصيت‌پردازي، زاويه ديد، صحنه، درون‌مايه، توصيف و گفتگو را براساس نظريه ايان وات در داستان اميرارسلان ارزيابي و تحليل كند. اين پژوهش به روش توصيفي و  تحليلي و با تكيه بر داده‌هاي منابع كتابخانه‌اي به رشتۀ تحرير درآمده است. براساس اين ارزيابي قصه اميرارسلان پي‌رنگي سست و تقليدي داشته و بر عنصر داستان تأكيد دارد؛ يعني حوادث داستان يكي پس از ديگري براي اميرارسلان به‌وجود مي‌آيند. قهرمان اين داستان، اميرارسلان و ضدقهرمانان آن قمر وزير و فولادزره و مادر فولادزره و... هستند كه اغلب به‌صورت كلي و با ويژگي‌هاي منحصربه‌فرد توصيف مي‌شوند. شرح كليات باعث بي‌توجهي به بُعد زمان و مكان در اين قصه شده است. زمان كلي با عبارت‌هايي چون در برآمدن آفتاب جهانتاب، منهدم‌شدن سپاه انجم و... بيان مي‌شود و توصيفات مكان نيز كلي است. داستان از زاويه سوم‌شخص مفرد روايت مي‌شود و راوي به همه‌چيز اشخاص آگاهي كامل دارد. در اين اثر روابط على و معلولي كم‌رنگي داريم. در اين قصه به كليات توجه شده است؛ اشخاص بسيار كلي توصيف مي‌شوند، زنان هويت خاصي ندارند و براي صحنه‌هاي عشقي توصيف مي‌شوند. در نسخه مصور داستان هزار و يك شب نيز شاهد حضور زنان در صحنه‌هاي درياري هستيم.اهداف پژوهش:بررسي عناصر در قصه اميرارسلان براساس نظريه ايان وات.بررسي عناصر داستاني در نوع داستان كهن و تطبيق با نسخۀ مصور هزار و يك شب.سؤالات پژوهش:عناصر داستاني در قصۀ اميرارسلان براساس نظريه ايان وات چگونه است؟عناصر داستاني در قصۀ اميرارسلان و تطبيق با نسخۀ مصور هزار و يك شب چگونه است؟