بررسي ارتباط بين رهبري مديران ارشد، توانمندسازي كاركنان، رضايت شغلي و رضايت مشتري درسازمان هايي با برنامه مديريت كيفيت جامع

امروزه مديريت كيفيت جامع (TQM) به عنوان يكي از متداول ترين اصطلاحات تجارت در پيشبرد و بهبود كيفيت كار درب فراواني دارد و باعث بهبود روشهاي سنتي انجام كار و تجارت و در نتيجه باعث تضمين بقاي سازمان در جهان رقابتي كنوني مي.شود رهبري رضايت مشتري مشاركت كاركنان بهدوم بستمر فرايند مشاركت تأمين كننده و مقياس هاي عملكرد، مفاهيم اوليه TQM هستند. مديريت كيفيت جامع اقدامي است ،هوشمندانه آرام و مستمر كه تأثير قابل توجهي در تأمياهن داف سازمان دارد و در نهايت به رضايت مشتري افزايش كارايي و بالا بردن توانايي اقربت رد بازار ختم مي شود. در سازماني با فلسفه TQM احترام و اعتماد متقابل فراگير است و انسانهاي خودرهبر و پرورش يافته مجريان سازمان هستند مديريت كيفيت جامع را مي توان مشاركت تمامي افراد و اجزاي سازمان از طريق كار گروهي در پيشرفت و اصلاح مستمر دانست. و اصل رهبري مديران ارشد و توانمندسازي كاركنان از مهمترين اصول مديريت كيفت جامع هستند و نقش مهمي در رسيدن به رضايت مشتري ايفا مي كنند. با توجه به اهميت موضوع در اين مقاله ارتباط بين رهبري مديران ارشد توانمندسازي ،كاركنان رضايت شغلي و خدمات مشتريان در چندين سازمان خدماتي و توليدي در ايران با در نظر گرفتن شاخصهاي آماري توزيع پرسش نامه مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج اين پژوهش نشان ميدهد كه اطتراب مثبتي بين تمامي شاخص هاي رهبري مديران ارشد، توانمند سازي كاركنان رضايت شغلي و رضايت مشتري بر قرار است.