بررسي‌ رابطه‌ مديريت‌ كيفيت‌ جامع با مزيت‌ رقابتي‌ در مراكز درماني(مورد مطالعه: بيمارستان‌هاي‌ دولتي‌ منطقه‌ يك تهران)

امروزه سازمان ها و شركت هاي توليدي و خدماتي به منظور پاسخگويي مطلوب به نيازهاي فراوان و متنوع مشتريان و نيز موفقيت در كارشان مستمرا تلاش مي نمايند تا با بهره مندي از نظام هاي مديريت كيفيت از جمله مديريت كيفيت جامع به اهداف خود نائل شوند تمامي نظام هاي تدوين شده در امر كيفيت، تلاش خود را معطوف به كسب اهداف استراتژيك و مزيت رقابتي گردانيده اند. هدف ما در اين تحقيق بررسي رابطه مديريت كيفيت جامع با مزيت رقابتي در مراكز درماني تهران (بيمارستان هاي دولتي واقع در منطقه يك) است. شركت كنندگان در اين پژوهش 44 نفر از مديران بخش هاي بيمارستانهاي مورد مطالعه بودند. براي ارزيابي متغير مزيت رقابتي از پرسشنامه استاندارد مزيت رقابتي هيل و جونز (2010) و براي متغير مديريت كيفيت جامع  از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تجزيه و تحليل اطلاعات با استفاده از آزمون هاي آماري (كولموگروف - اسميرنوف و ضريب همبستگي پيرسون) در نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتايج آناليز آماري نشان داد بين گزارش داده هاي مديران بيمارستان ها و پاسخگويي، بين نقش مديريت برتر مديران بيمارستان ها و نوع رابطه كاركنان با مديران بيمارستان ها با كارايي و بين فرايند مديريت مديران بيمارستان ها و نوآوري رابطه معناداري وجود دارد. بر اين اساس نتيجه گرفتيم كه مديريت كيفيت جامع با مزيت رقابتي رابطه معنادار دارد.