استنتاج‌گرايي نظريه‌ -‌ مدلي، فراسازگاري و جازميت

طبق استنتاج‌گرايي نظريه‌ـ‌مدلي، مفاهيم نظريه‌ـ‌برهاني و سمنتيك نظريه‌ـ‌مدلي هر دو در معناي ثابت‌هاي منطقي دخيل هستند و برخلاف سمنتيك نظريه‌ـ‌برهاني مفاهيم نظريه‌ـ‌مدلي انكار نمي‌شوند. با اين حال، مفاهيم نظريه‌ـ‌برهاني نقش اساسي‌تري نسبت به مفاهيم نظريه‌ـ‌مدلي دارند؛ به اين ترتيب كه قواعد استنتاجي در نظريه برهان هستند كه ساختار سمنتيكي را متعين مي‌كنند. به عبارت ساده‌تر، در استنتاج‌گرايي نظريه‌ـ‌مدلي ما به دنبال روشي هستيم كه بتوان سمنتيك را از طريق قواعد استنتاج بازخواني كرد. اين مسئله ارتباط تنگاتنگي با مسئله جازميت و وجود مدل‌هاي غيرنرمال كارنپ براي سيستم‌هاي استنتاجي دارد. ما اين مسئله را براي دو منطق فراسازگار mbC و LP بررسي مي‌كنيم. نشان مي‌دهيم كه اگرچه حساب رشته چندنتيجه‌اي براي mbC جازم است، اما اين سيستم استنتاجي براي LP جازم نيست و مدل‌هاي غيرنرمال همچنان براي آن وجود خواهند داشت. استدلال مي‌كنيم كه نمي‌توان سمنتيك اين منطق را به سادگي از نحو آن بازخواني كرد، مگر با فاصله گرفتن از مفهوم متعارف استنتاج.