عنوان مقاله :
نشانه - معناشناسي گفتمان عاطفي در داستان «اللص و الكلاب» اثر نجيب محفوظ
پديد آورندگان :
شكيبايي فر ، شهلا دانشگاه پيام نور مركز تهران , صيادي نژاد ، روح الله دانشگاه كاشان
كليدواژه :
نشانه ـ معناشناسي , گفتمان , فرايند عاطفي , نجيب محفوظ , رمان اللص و الكلاب
چكيده فارسي :
نظام عاطفي ازجمله گفتمان هايي است كه در چارچوب الگوي نشانه ـ معناشناسي مورد بررسي قرار ميگيرد. در اين نظام، جريان توليد معني با شرايط ادراكيحسي شوشگر پيوند ميخورد و نشانه ـ معناها به گونههاي پويا، متكثر و چندبعدي تبديل ميشوند كه با كنترل نظامي خاص و طي يك فرايند گفتماني بروز مييابند. در اين راستا هدف از انجام پژوهش حاضر آن است كه بر مبناي روش نشانه معناشناسي گفتماني ضمن تبيين فرايند عاطفي داستان «اللص و الكلاب»، نقش اين فرايند در نوع حضور شوشگر و تحول شرايط گفتماني شرح داده شود. يافتههاي پژوهش نشان ميدهد نظام عاطفي اين داستان مبتني بر شوش است. احساسات و شوشهاي حاكم بر رمان كه خشم و نااميدي از برجستهترين آن بهشمار ميرود، طي جرياني معنادار، نظام عاطفي گفتمان را ايجاد كردهاند. وقوع دو رخداد غيرمنتظره، يعني خيانت نزديكان و شكست در انتقام از خيانتكاران، منجر به آن شده كه در باورها و عواطف شوشگر تغييراتي صورت گيرد. با تغيير حالات عاطفي سوژه، در ارزشهاي حاكم بر متن نيز دگرگونيهاي اساسي ايجاد شده است. در بخشهاي آغازين روايت، عاطفۀ خشم ضمن آنكه حضور مستمر و پوياي شوشگر را درپي داشته، موجب شكلگيري ارزش انتقام در گفتمان شده است و در بخشهاي پاياني، احساس نااميدي سبب گوشهنشيني و غياب گفتهپرداز از صحنۀ رويدادها شده و كاركرد ارزشي متن را از انتقام به تسليم و ناتواني تبديل كرده است.
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني