عنوان مقاله :
تقسيمبندي واحدهاي اجتماعي در نظام قبيلهاي در قرآن كريم با رويكرد ريشه شناختي
پديد آورندگان :
عليان نژادي ، فاطمه دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده ادبيات و علوم انساني , روحي برندق ، كاووس دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه علوم قرآن و حديث , خاني(مهروش) ، حامد (فرهنگ) دانشگاه آزاد اسلامي واحد گرگان - گروه الهيات , شكوري ، ابوالفضل دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه علوم سياسي
كليدواژه :
اجتماع در قرآن , انسانشناسي فرهنگي , تقسيمبندي اجتماعي , خويشاوند , روابط نسبي , ريشهشناسي تاريخي , قبيله
چكيده فارسي :
زندگي اجتماعي در جوامع عربي، از ادوار پيشااسلامي، به نظام قبيلهاي تكيه داشته و روابط داخلي، ميان اعضاي اين نظام بر پايهٔ ارتباطات نسبي و خويشاوندي، شكل گرفته است. در اين نظام، تقسيمبندي خاصي از واحدهاي اجتماعي ديده ميشود كه درون قبائل و واحدهاي بالاتر از آن، مانند شَعب، وجود دارد و فرض بر اين است كه اغلب اين نامگذاريها تنها به معنايِ خويشاوندي باشند. در قرآن كريم، از واژگاني چون «شعوب»، «قبيله»، «فصيله»، «رهط» و «عشيره» استفاده شده است و اين مطالعه در صدد است كه چه ارتباطي بين اين تقسيمبنديهاي قبيلهاي وجود دارد و چندگانگي واژگان نظام قبيلهاي، بر اساسِ تحليل ريشهشناسي، چگونه قابل درك است. تمركز اين مطالعه بر تحليل ريشهشناسانهٔ واژگان نظام قبيلهاي با استفاده از رويكرد توصيفي ـ تحليلي به هدف تعريف معاني مشترك و تفاوتهاي معنايي در تقسيمبنديهاي قبيلهاي است تا تنوع و اهميت واژگاني اين اصول زيرساختي را نشان دهد. اين بررسي ميتواند به بهبود درك مفاهيم اصولي و اساسي اين ساختارها در جوامع عربي كمك كرده و همچنين به شناخت بهتر ارتباط بين اين تقسيمبنديها و تفاوتهاي واژگاني مرتبط با آنها كمك نمايد. فرضيۀ اصلي اين مطالعه اين است كه مفهوم اصلي واژگان در اين ساختارها به گروه و جماعت اشاره دارد و وجود فروع و شاخههاي متعدد در قبيله، به لحاظِ برخي ويژگيهاي گروهي، خاصِّ آنهاست كه نقشي مهم در نمايان كردن فعاليتها و اهداف گروههاي خويشاوندي، از خرد تا كلان در فرهنگ عرب، دارند.
عنوان نشريه :
مطالعات سبك شناختي قرآن كريم
عنوان نشريه :
مطالعات سبك شناختي قرآن كريم