بررسي و تحليل مؤلفه‌هاي برجستۀ ديستوپيا در رمان «حرب الكلب الثانيه» اثر ابراهيم نصرالله

ديستوپيا يا ويران شهر، روايت جامعه اي شوم و پليد است. اين اصطلاح، در تقابل با اتوپيا يا آرمان شهري است كه شاعران و نويسندگان از ديرباز روياي آن را در سر داشتند. به باور كلي‌تر غلبۀ پليدي‌ها در جامعۀ انساني و افزايش معضلات اجتماعي و فرهنگي را مي‌توان ديستوپيا ناميد. مفهوم ويرا‌نشهر با جوامع عربي رابطۀ تنگاتنگي دارد و اخيراً تعدادي از شاعران و نويسندگان آن را در آثار خويش به تصوير كشيده اند. رمان «جنگ دوم سگ» (حرب الكلب الثانيه) برندۀ جايزۀ بوكر عربي، يك اثر علمي - تخيلي نوشتۀ ابراهيم نصرالله است. او در اين رمان با چرخش مفاهيم و با مدد قوۀ خيال، به‌جاي ترسيم كشوري كه قرباني صهيونيسم شده، تيغ نقد را به سمت جامعۀ خود گرفته و دنيايي وانفسا و فاجعه آفرين خلق مي كند. اين رمان با روايت شهرهاي در حال زوال آينده، اختلاف هاي درون يك جامعۀ در حال فروپاشي و اشغال را ترسيم مي كند كه فنّاوري در آن پيشرفت هاي قابل توجهي داشته است؛ اما اين پيشرفت ها در نهايت سبب پليدي و سقوط شده و ويرانشهري مي آفريند كه به نابودي بشر مي انجامد. پژوهش حاضر با رويكردي تحليلي-توصيفي، بارزترين عناصر ديستوپيايي در اين رمان را بررسي و در پي كشف دلايل ظهور آن است. در نتيجه خواهيم ديد كه پيشرفت ديوانه وار فنّاوري و ماشيني شدن انسان، زياده خواهي انسان مدرن و انحطاط خصلت هاي والاي انساني از مهم‌ترين دلايل ظهور اين ويرانشهر است كه با به تصوير كشيدن شهري خيالي و بي نام ونشان، ترسيم و نقد يك جامعۀ منفي، چرخش و ايستايي زمان و مكان، از هم گسيختگي هويت و ... در رمان بازتاب يافته است