عنوان مقاله :
روايت تصويري به بند كشيدن ضحاك در شاهنامه بايسنقري بر مبناي نظريه روايت شناسي ژرار ژنت
پديد آورندگان :
خواجه احمد عطاري ، علي رضا دانشگاه هنر اصفهان - دانشكده صنايع دستي - گروه صنايع دستي , تقوي نژاد ، بهاره دانشگاه هنر اصفهان - دانشكده صنايع دستي - گروه صنايع دستي , طغان ، نرگس خاتون دانشگاه هنر اصفهان - دانشكده صنايع دستي - گروه صنايع دستي
كليدواژه :
روايتشناسي , نگارگري , شاهنامه بايسنقري , داستان ضحاك , ژنت
چكيده فارسي :
روايتشناسي يكي از روشهاي تحليل روايت است. نظريهپردازاني در زمينه روايتشناسي به تحقيق پرداختهاند از جمله آنها ميتوان به ژرار ژنت اشاره نمود. از نظر ژنت براي تحليل روايت پنج عامل وجود دارد: تداوم، بسامد، نظم كه به زمان مربوط ميشوند و دو عامل ديگر وجه و لحن هستند. هدف از اين پژوهش، انطباق روايت تصويري به بند كشيدن ضحاك در شاهنامه بايسنقري بر اساس عوامل تحليل كننده روايت در نظريه ژنت است. روش تحقيق توصيفي – تحليلي بوده و گردآوري مطالب كتابخانهاي است. برايناساس اين سؤال مطرح است كه چگونه نقاش داستان ضحاك را بر اساس تصوير، روايتگري نموده است؟ عناصر روايت در نظريه ژنت چگونه با روايت تصويري نگاره منطبق ميشود؟ از نتايج تحقيق چنين برميآيد كه باتوجهبه تفاوتهاي ساختاري ميان متن كلامي و متن تصويري براي نگارگر اين امكان وجود نداشت كه همچون شاعر از پيوستگي تصوير براي نشاندادن رخدادها استفاده كند؛ بنابراين نگارگر تلاش كرده بود تا توالي زمان رخدادها را شكسته و با پيوند دو يا چند رخداد يك تصوير را به نمايش بگذارد. همچنين با مداخله در مواردي چون زمان و وجه، نقش مخاطب را پررنگتر كرد. ميتوان گفت نقش نگارگر در لحن بهمثابه بيان تصويري پررنگتر بوده و بهعنوان داناي كل عمل كرده است.
عنوان نشريه :
هنرهاي زيبا- هنرهاي تجسمي
عنوان نشريه :
هنرهاي زيبا- هنرهاي تجسمي