واكاوي مولفه هاي مديريت دانش در تحليل محتواي كتب آموزش ابتدايي: مطالعه موردي (دانشگاه فرهنگيان)

هدف پژوهش حاضر شناسايي شاخص هاي مديريت دانش در راستاي تحليل محتواي كتب درسي دوره ابتدايي بود. رويكرد تحقيق كيفي و از نوع روش تحليل مضمون همراه با تحليل مقايسه اي بود. جامعه پژوهش شامل دانشجويان دانشگاه فرهنگيان شهيد مطهري خوي بوده كه 19 نفر از آنها به صورت نمونه گيري هدفمند از نوع موارد شاخص در سال تحصيلي 1400-1399 انتخاب شدند و مصاحبه هاي نيمه سازمان يافته اي تا رسيدن به حد اشباع داده ها صورت گرفت. جهت اطمينان و اعتباربخشي به دقت و صحت داده ها از روش توصيف غني داده ها و خود بازبيني پژوهشگر استفاده شد. در تجزيه و تحليل داده ها، فرايند 3 مرحله اي تركيبي متشكل از روش كينگ و هاروكس(2010)، براون وكلارك(2006) و آترايد- استرلينگ(2001) مورد استفاده قرار گرفت. يافته‌هاي به دست آمده نشان داد كه مديريت دانش در فرايند تحليل محتوا، داراي مضامين فراگير 4 گانه اي مانند فرهنگ سازماني(گفتمان تحليل، سنخيت شناسي، عيارسنجي)، فرايند فعاليت(شبكه سازي دانشي، مدل سازي، خود معلم سازي)، خط مشي ها(تدريس پژوهي، شخصي سازي دانش، برنامه مهارتي)، و فناوري(كلاس هاي كانوني، هسته اساتيد، كارگاه هاي دانش افزايي) است كه از طريق دسته بندي 142 كد اوليه به دست آمده اند. نتايج نشان داد كه مديريت دانش به عنوان نقطه اتصال فعاليت ها و كنش هاي متقابل در فرايند تحليل محتوا، بايد در چارچوب سازي فعاليت هاي آموزشي به كار گرفته شود.