عنوان مقاله :
تحليل مؤلفههاي تجربۀ عرفاني در داستان دقوقي با استفاده از نظريۀ والتر استيس و ويليام جيمز
پديد آورندگان :
صلاحي خلخالي ، ميلاد دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكدۀ ادبيات و علومانساني - گروه زبان و ادبيات فارسي گرايش ادبيات عرفاني , طاهري ، قدرت الله دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكدۀ ادبيات و علومانساني - گروه زبان و ادبيات فارسي , خاتمي ، احمد دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكدۀ ادبيات و علومانساني - گروه زبان و ادبياتفارسي
كليدواژه :
مثنوي معنوي , داستان دقوقي , تجربۀ عرفاني , ويليام جيمز , والتر استيس
چكيده فارسي :
داستان دقوقي در مثنوي معنوي روايتي چند وجهي است و بهدليل ساختار سيالش ميتوان آن را از ابعاد مختلف تحليل كرد. شناخت ويژگيهاي تجربۀ عرفاني كه جوهرۀ اصلي برسازندۀ اين تمثيل است، ميتواند يكي از اين تحليلها باشد. تجربۀ عرفاني، قرار گرفتن در لحظات جذبه و كشفي است كه طي آن فرد، واجد تجربهاي شگفت ميشود و خود را در ارتباط با جهان بالا مييابد. شناخت ماهيت اين امر وجهۀ همت بسياري از انديشمندان حوزۀ فلسفۀ عرفان بوده است. ويليام جيمز و والتر استيس از بزرگترين نظريهپردازان در حوزۀ تجربۀ عرفاني هستند كه ويژگيهاي آن را شناسايي كردهاند. نظام علمي و نظري كه اين دو در باب شناخت ويژگيهاي تجارب عرفاني بنا كردهاند ميتواند گره از از كار پيجيدهترين تجارب عرفاني باز كند. تجارب عرفاني داستان دقوقي واجد مشخصههايي است كه ميتواند با استفاده از اين نظام علمي شناسايي و ابهامات آن برطرف گردد. ويژگيهايي چون بيانناپذيري، تناقضآميزي، بينش وحداني، احساس بركت و عينيت، داشتن كيفيت معرفتي و... در اين داستان به چشم ميخورد. دقوقي در ابتداي تجربهاش به ادراك وحدتِ كثرات ميرسد، اين تجربه با تبدلهاي پياپي، متناقض به نظر ميرسد. تجربۀ او واجد كيفيت معرفتي است. دقوقي به ادراكي ميرسد كه سرشار از بركت است. وي بر بيانناپذيري تجربۀ خود نيز تصريح ميكند؛ بنابراين مسئلۀ اصلي در اين جستار اين است كه با استفاده از مختصات طرحشده در باب تجارب عرفاني، خوانشي ديگر از اين تمثيل نمادين به دست داده شود. هرچند همچون عموم اين تجارب، همۀ ويژگيها در آن نيامده و خصوصياتي چون زودگذري در اين تمثيل غايب است.
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني