عنوان مقاله :
خرقهدريدن، از روزگار باستان تا خانقاه صوفيه
پديد آورندگان :
مژگاني ، نگين دانشگاه تهران - دانشكدۀ ادبيات و علومانساني - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
جامهدريدن , خرقه , تصوف , خاور نزديك , ادبيات فارسي
چكيده فارسي :
در اين پژوهش، سنت خانقاهي خرقه دريدن با آداب مشابهي در فرهنگهاي ايران باستان، مسيحيت، يهوديت و همچنين برخي رسوم كهن عرب جاهلي، مصري و بينالنهريني مقايسه شده است. در بخش نخست اين مقاله به معرفي اجمالي سنت جامه دريدن در تصوف اسلامي پرداخته و در ادامه با ارائۀ شواهدي نشان داده شده است كه شباهت بسياري ميان اين رسم و سنت جامه دريدن در ديگر فرهنگها و مذاهب كهن وجود دارد كه از قدمت و گستردگي اين رسم باستاني بهويژه در منطقۀ خاور نزديك حكايت ميكند. بهطور كلي در تمام نمونههاي بازمانده، جامه دريدن بر نوعي حس اضطراب شديد دلالت دارد. در نمونههاي كهنتر، مرگ عزيزان و ترس از عواقب هولناك گناهان كبيرهاي چون كفرگويي اصليترين محركهاي اين رفتار خاصاند. اين معاني در ادبيات يهودي، مسيحي و اسلامي نمونههاي فراواني دارند و همچنين به فرهنگ تصوف اسلامي نيز راه يافتهاند. علاوه بر اينها، تصوف اسلامي اين رسم كهن را بازتفسير و با افزودن معاني تازهاي متناسب با چهارچوبهاي مفهومي خود به سنت باستاني جامه دريدن، آن را به رسمي خانقاهي بدل كرده است. در پايان اين نوشته، پس از تحليل نمونههاي متعدد از اين رفتار سمبوليك در طول تاريخ، به نخستين ريشهها و فرايند شكلگيري آن پرداخته ميشود و دو فرضيه دررابطهبا سرمنشأهاي اين رسم كهن، تحليل و بررسي ميشوند.
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني