عنوان مقاله :
معناشناسي عشق در بازخواني متون عرفاني بر بنيان نظريۀ ربط
پديد آورندگان :
بهنام ، مينا دانشگاه حكيم سبزواري - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
نظريۀ ربط , عشق , متن عرفاني , تعين و تكثر معنا
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر به بازكاوي معناي عشق در گذر از متون عرفاني ميپردازد. نظريۀ ربط اسپربر و ويلسون كه بنيادي زباني دارد و در گروه مقولات كاربردشناسي شناختي قرار ميگيرد، چارچوب نظري اين پژوهش را شكل داده است. ماحصل اين پژوهش نشان ميدهد در بازخواني متون عرفاني (بررسي موردي در يك غزل از ديوان حافظ) از منظر مخاطب، عشق، معنايي تجويزي و از پيش معين ندارد و در اصل پديدهاي متكثر است و ازآنجاكه بيان تجربههاي متافيزيكي در حوزۀ عرفان چنان كه عرفا گفتهاند با كلمات و عبارات غيرممكن است، پيام عارف در قالب نظام متشكل از انگارههاي بافتي بهصورت تلويحي به مخاطب عرضه شده و همين مسئله سبب ايجاد تكثرات معنايي بيرون از جهان عرفان شده است. براساس نظريۀ ربط اين تلويحات طيفي از اشارات قوي و ضعيف را شامل ميشوند كه خوانندۀ متن بسته به اطلاعات دانشنامهاي و داشتههاي حافظۀ بلندمدت و كوتاهمدت و نيز بافت ادراكي خود و موارد ديگر، آنها را تفسير ميكند و هر زمان كه انتظار وي از ربط پيام گوينده كافي به نظر برسد، دست از تلاش برميدارد. علاوهبر آن با استفاده از پرسشنامهاي كه بر مبناي نظريۀ ربط و اهميت دلالتهاي بافتي بر روش فهم اكتشافي كلام تهيه شد عواملي همچون سن، جنس، تحصيلات، اعتقادات و... بررسي شد و نشان داد كه برخي از اين عوامل ميتواند بر دريافت خواننده از عشق در بازخواني متون عرفاني و جز آن اثرگذار باشد.
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني