عنوان مقاله :
بازسازي معنايي درك معلمان زن شاغل از شغلشان در شهر بابل
پديد آورندگان :
قدرتي ، حسين دانشگاه حكيم سبزواري - گروه علوم اجتماعي , قدرتي ، شفيعه دانشگاه حكيم سبزواري - گروه علوم اجتماعي , رضايي روشن ، هدي دانشگاه حكيم سبزواري
كليدواژه :
احترام اجتماعي , رضايت شغلي , زنان معلم , فرسودگي شغلي , نظريه زمينهاي
چكيده فارسي :
منابع انسانى از عوامل اساسى در هر سازمان است. اين موضوع در آموزش و پرورش اهميت بيشترى دارد؛ زيرا اين نهاد پرورشدهنده منابع انسانى ماهر براى هر سازمانى است؛ بنابراين آموزش و پرورش به افرادى علاقهمند براى اثربخشي بيشتر در سيستم تعليم و تربيت نيازمند است. جامعهاي كه پيشرفت ميخواهد و خواستار توسعة كشور، صنعت و فناوري است و نميخواهد از جوامع ديگر عقب بماند، چارهاي جز توجه به اقشار شغلي مختلف جامعه بهخصوص معلمان ندارد؛ بر اين اساس، هدف پژوهش حاضر، بازسازي درك معنايي زنان معلم از شغل خويش در شهر بابل است. بدين منظور پژوهش با راهبرد كيفي نظريه زمينهاي انجام گرفت. مشاركتكنندگان بالقوه تحقيق، معلمان زن شهر بابل استان مازندران در سال 1400 بودند. در يك فرايند نمونهگيري هدفمند و با رعايت حداكثر تنوع با 20 نفر مصاحبههاي نيمهساختاريافته انجام گرفت كه تا اشباع نظري دادهها ادامه يافت. پيادهسازي و كدگذاري نظري متن مصاحبهها، به استخراج هشت مقوله منجر شد كه عبارتاند از: علاقهمندي و اشتياق زياد به آموزش، حفظ كرامت انساني، رضايتمندي، رعايتنكردن حق و حقوق، بازخورد مناسب، مشكلات ساختاري، ارزشمندي، نظام آموزشي بسته و تغييرنيافتني آموزشي. بهرغم تصور رايج، معلمان شغلشان را قابلاحترام و با ارزش اجتماعي زياد ميدانستند و در عين حال، از مسائل مالي و كمبود امكانات و تجهيزات ناراضي بودند؛ بر همين اساس، مقوله هستهاي «رضايت از شغلي پرمحتوا و فرسودگي ناشي از ساختار آنوميك» در اين زنان معلم بوده است. با توجه به محرز شدن مقوله هستهاي، لازم است مديران آموزشوپرورش برنامههايي را براي ارتقا و بهبود انگيزه شغلي و احساس خودكارآمدي اجرا كنند. بهطبع، بخش مهمي از اين برنامههايي كه لازم است در نهاد آموزش و پرورش اجرا شود، بايد بنيادي و معطوف به تغييرات ساختاري باشد.
عنوان نشريه :
علوم اجتماعي دانشگاه فردوسي مشهد
عنوان نشريه :
علوم اجتماعي دانشگاه فردوسي مشهد