ساختاردهي به مسائل صادرات صنايع خلاق و فرهنگي

صنايع خلاق و فرهنگي داراي ظرفيت بالايي جهت انتقال مفاهيم فرهنگي ملت‌ها هستند و اين موجب مي شود تا صادرات اين محصولات در كنار سود اقتصادي از بعد تاثيرگذاري فرهنگي نيز حائز اهميت باشد. به منظور رونق صادرات اين حوزه مي‌بايستي موانع موجود شناسايي گرديده و برطرف شود. هدف از اين پژوهش استخراج موانع صادرات صنايع خلاق مي‌باشد كه براي دستيابي به آن از روش آميخته استفاده گرديده است. در بخش كيفي با بكار بردن روش تحليل مضمون بر روي ادبيات و مصاحبه با فعالين اين حوزه ۱۶۸ مضمون پايه شناسايي شد كه اين مضامين در ۴۱ مضمون سازمان دهنده دسته بندي گرديد و در مرحله بعدي در ۱۰ مضمون فراگير جاي گرفت. در بخش كمي با طراحي پرسشنامه و انتخاب ۱۰ خبره بر اساس روش نمونه گيري قضاوتي، مضامين بدست آمده با روش ديمتل اولويت بندي شدند. نتيجه تحليل پرسشنامه‌ها نشان مي‌دهد كه عدم ايفاي نقش‌هاي حاكميتي در صنايع خلاق از بيشترين تاثير گذاري در ميان موانع برخوردار بوده و عدم ايفاي نقش‌هاي حاكميتي در صنايع خلاق ، چالش‌هاي ساختاري و نهادي شركت‌هاي فعال در حوزه صنايع خلاق و عدم توجه به عوامل نهادي در صنايع خلاق ازجمله موانع علي در اين حوزه مي‌باشد.