عنوان مقاله :
طراحي مدل خطمشي گذاري در ورزش ايران با رويكرد توسعه ورزشهاي همگاني
پديد آورندگان :
صادقي ، بهداد دانشگاه تهران، دانشكدگان مديريت - دانشكده مديريت دولتي و علوم سازماني - گروه رهبري و سرمايه انساني , قليپور ، رحمتالله دانشگاه تهران، دانشكدگان مديريت - دانشكده مديريت دولتي و علوم سازماني - گروه رهبري و سرمايه انساني , اميري ، مجتبي دانشگاه تهران، دانشكدگان مديريت - دانشكده مديريت دولتي و علوم سازماني - گروه رهبري و سرمايه انساني , صفاري ، مرجان دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده علوم انساني - گروه مديريت ورزشي
كليدواژه :
تحليل موقعيت , خطمشي گذاري , ورزش همگاني
چكيده فارسي :
هدف: هدف اين پژوهش، طراحي مدل خطمشي گذاري در ورزش ايران با رويكرد توسعه ورزشهاي همگاني است. از نظر هدف، اين پژوهش كاربردي است؛ زيرا علاوهبر جنبه آگاهيبخشي و علمي، براي سازمانهاي مختلف مرتبط با ورزش و سلامت جنبه كاربردي نيز دارد. همچنين از آنجا كه اين پژوهش درصدد طراحي مدل است و موضوعيت جديد و نوآورانهاي دارد، از نوع اكتشافي است.روش: روش پژوهش از نوع كيفي ـ كمّي است. بخش كيفي با رويكرد تحليل موقعيت، بهعنوان يكي از روشهاي نظريه زمينهاي انجام گرفت. مطالعه كيفي پژوهش، مصاحبه با خبرگان بود؛ از اين رو با ۱۲ نفر از خبرگان مصاحبه شد كه اين افراد استادان دانشگاه در حوزه خطمشيگذاري و مديريت ورزشي يا مديران سازمانهاي كلان مرتبط با ورزش با بيش از ده سال سابقه اجرايي و تصميمگيري بودند. نمونهگيري با دو روش هدفمند و گلوله برفي انجام شد. در بخش كمّي نيز از روش مدلسازي ساختاري تفسيري استفاده شد. اين رويكرد، روشي مبتني بر نظر خبرگان است و براي موضوعاتي مؤثر و كاراست كه در آن، متغيرهاي كيفي در سطوح متفاوت اهميت، بر يكديگر آثار متقابل دارند.يافتهها: پس از انجام مطالعه و بررسي دقيق و عميق مصاحبهها و همچنين اطلاعات و دادههاي بهدستآمده، نخست تكتك مصاحبهها تجزيهوتحليل شد و استخراج كدهاي اوليه صورت گرفت. سپس مفهومها و مقولهها ساخته شدند. نقشه موقعيت ساختيافته و ساختنيافته و در ادامه، نقش عرصهها ـ جهانهاي اجتماعي شناسايي شدند. يافتههاي پژوهش نشان داد كه مقولههاي اصلي مدل خطمشيگذاري توسعه ورزش همگاني در ايران، تشكيل شده است از: عوامل زمينهاي، عوامل مداخلهگر، نهادهاي نقشآفرين و تأثيرگذار، الزامات اجرايي، پيچيدگيهاي محيطي، ريسكها، مشكلات قانوني، عوامل برونسازماني، هزينه و مخارج و در نهايت، چالشهاي بين سازماني. در ادامه و با كمك مدلسازي ساختاري تفسيري، مدلسازي مفهومي انجام شد. نهادهاي نقشآفرين و تأثيرگذار، عوامل بسيار مهم در فرايند خطمشيگذاري ورزشي ايران هستند و نسبت به ساير عوامل، بيشترين قدرت نفوذ و كمترين وابستگي دارند.نتيجهگيري: با توجه به اهميت ورزش همگاني و نقش آن در ميان سياستهاي كشور، توسعه ورزش همگاني ميتواند اهميت خاصي پيدا كند و خطمشيگذاران بايد به آن بپردازند. نهادهاي نقشآفرين و تأثيرگذار بر فرايند خطمشيگذاري در ورزش ايران، بهدليل ارتباط زياد و تعارض با يكديگر، به هماهنگي زيادي نياز دارند. در كشور ما، به ورزش همگاني و تفريحي سازمانيافته، كمتر توجه شده است و هنوز سازوكاري براي پايش خطمشيهاي ورزشي و اجراي مستمر آن وجود ندارد؛ از اين رو پيشنهاد ميشود كه يك طرح ملي براي پايش فعاليت بدني، بر مبناي سامانه جامع و البته الكترونيكي اجرا شود. مسلم است كه مشاركت مديران و مجريان و همكاري آنها با خطمشيگذاران، در فرايند شكلگيري خطمشي ضروري است؛ از اين رو خطمشيگذاران تا جايي كه امكان دارد ميبايست در فرايند اجرا مداخله كنند. همچنين شرايطي فراهم شود تا بخش خصوصي نيز بتواند در اين زمينه فعاليتهاي خود را پيادهسازي كند.
عنوان نشريه :
مديريت دولتي
عنوان نشريه :
مديريت دولتي