عنوان مقاله :
بررسي تأثير سبك رهبري پيشنمون بر اثربخشي رهبر: نقش ميانجيگري تماميت ادراكشده و تعديلگري تبادل رهبر ـ رهبر
پديد آورندگان :
ابراهيمي ، الهام پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي - گروه مديريت , زرجو ، شبنم دانشگاه تهران، دانشكدگان مديريت - گروه مديريت منابع انساني
كليدواژه :
رهبري پيشنمون , اثربخشي رهبر , تبادل رهبر ـ رهبر , تماميت ادراكشده رهبر
چكيده فارسي :
هدف: فرض اصلي نظريه هويت اجتماعي اين است كه برخي رهبران، معرفِ هويت گروه خود هستند؛ بنابراين آن چيزي را تجويز ميكنند كه ميبايست پيروان بهعنوان عضو گروه درباره آن بينديشند، احساس كنند و انجام دهند. در اين راستا، رهبري پيشنمون به سبكي از رهبري اشاره ميكند كه در آن، رهبر بهمثابه نماينده هويت گروهي پيروان تلقي ميشود و استانداردها، ارزشها و هنجارهايي را بازتاب ميدهد كه اعضاي گروه در آنها مشتركاند و آنها را از ساير گروهها تمييز ميدهد. مفهوم رهبري پيشنمون، از موضوعاتي است كه دستِ كم در پژوهشهاي داخلي به آن كمتوجهي شده است؛ از اينرو هدف پژوهش حاضر، بررسي مفهوم رهبري پيشنمون در ارتباط با ديگر متغيرهاي حوزه رهبري، يعني اثربخشي رهبر، تماميت ادراكشده رهبر و تبادل رهبر ـ رهبر در جامعه آماري منتخب است. روش: در پژوهش حاضر به بررسي تأثير رهبري پيشنمون بر اثربخشي رهبري پرداخته شد. در اين ميان نقش ميانجي تماميت ادراكشده رهبر و نقش تعديلگرِ تبادل رهبر ـ رهبر در رابطه بين اين دو متغير سنجيده شد. اين پژوهش از نظر هدف كاربردي و از نظر شيوه گردآوري دادهها توصيفي ـ پيمايشي است. جامعه آماري پژوهش، كاركنان يكي از شركتهاي فعال در زمينه خدمات مخابرات و فناوري اطلاعات بود كه در قالب تيمهاي كاري فعاليت ميكردند. به عبارت ديگر، در اين شركت فرايندهاي سازماني در قالب تيمهاي متشكل از چند عضو، يك رهبرِ تيم و سرپرست رهبر انجام ميشد. براي سنجش متغيرهاي پژوهش از پرسشنامههاي استاندارد استفاده شد. بر اساس آزمونهاي مدنظر و با استفاده از نرمافزار جي ـ پاور، نمونه آماري ۲۹۳ نفر انتخاب شد. دادهها بهكمك روش مدلسازي معادلات ساختاري و رويكرد حداقل مربعات جزئي در نرمافزار اسمارت پيالاس۳ تحليل شدند.يافتهها: تمام فرضيههاي پژوهش، بهجز فرضيه نخست، تأييد شدند. نتايج تحليل دادههاي پژوهش نشان داد كه رهبري پيشنمون، بر اثربخشي رهبر تأثير مستقيم معناداري ندارد؛ اما اين رابطه از طريق نقشِ ميانجي تماميت ادراكشده رهبر برقرار ميشود. به سخن ديگر، رابطه ميان رهبري پيشنمون و اثربخشي رهبر، به حلقهاي واسط نياز دارد و تماميت ادراكشده رهبر بهعنوان متغير ميانجي، نقش اين حلقۀ واسط را ايفا ميكند. رهبري پيشنمون، بر تماميت ادراكشده رهبر تأثير معناداري ميگذارد و اثر مثبت تماميت ادراكشده رهبر بر اثربخشي رهبر نيز معنادار است. بهعلاوه، نتايج پژوهش نشان داد كه تبادل رهبر ـ رهبر، در رابطه ميان رهبري پيشنمون و تماميت ادراكشده رهبر اثر تعديلكنندگي معناداري دارد. نتيجهگيري: نتايج پژوهش نشان داد اين سبك رهبري، از طريق ادراك از تماميت رهبر و تبادل رهبر ـ رهبر، موجب افزايش اثربخشي رهبري تيمها ميشود و كاربست رهبري و حوزه شموليت آن را تسهيل ميكند. از ديدگاه نظري، پژوهش حاضر با معرفي متغيرهاي جديد از قبيل رهبري پيشنمون و تبادل رهبر ـ رهبر، ميتواند نقطه شروع مناسبي براي تدقيق اين مفاهيمِ كمتر بررسي شده در زمينههاي مطالعاتي رهبري سازمان باشد و سهمياريِ ويژهاي براي انجام پژوهشهاي آتي داخلي در اين زمينه داشته باشد.
عنوان نشريه :
مديريت دولتي
عنوان نشريه :
مديريت دولتي