شناسايي ابعاد و مولفه‌هاي راهبردي موثر بر استقرار نظام مديريت ‌استعداد در سازمان(مطالعه موردي ادارات ستادي بانك كشاورزي شهر تهران)

هدف از پژوهش حاضر، شناسايي و رتبه بندي ابعاد و مولفه هاي راهبردي موثر بر استقرار نظام مديريت استعداد در بانك كشاورزي به عنوان يكي از سازمان هايي كه بيشترين خدمات پولي و مالي را به مشتريان در اقصا نقاط كشور ارائه مي دهد، مي باشد. . روش مورد استفاده اين مقاله بر اساس هدف،كاربردي خود، در حوزه مطالعات توصيفي از نوع اكتشافي مي باشد. با استفاده از مطالعات ميداني و روش فراتركيب، ابعاد و مولفه هاي موثر بر مديريت استعداد شناسايي و دراختيار 15 نفر از صاحب نظران حوزه بانكي كه به صورت هدفمند انتخاب شده اند قرار گرفت و به روش دلفي امتيازدهي صورت پذيرفت. براساس نتايج استخراج شده از امتيازدهي خبرگان، ابعاد و مولفه هاي نهايي مشخص شدند. رتبه بندي ابعاد و مولفه ها براساس روش DEMATEL و فرآيند تحليل شبكه اي فازي انجام گرفت. مقايسات زوجي براساس نظر خبرگان صورت پذيرفت. براي تجزيه وتحليل داده ها از پياده سازي محاسبات مربوط به روش DEMATEL فازي و فرآيند تحليل شبكه اي فازي در نرم افزارEXCEL استفاده شده است. نتايج نشان مي دهند كه ابعاد موثر در مديريت استعداد به ترتيب عبارتند از: توسعه، بكارگيري ‌و نگهداري؛ شناسايي، جذب ‌و ارزيابي؛ تعيين ‌ويژگي ‌استعداد؛ ارزيابي برنامه؛ راهبردها‌ و محيط سازماني. همچنين مولفه هاي موثر در فرايند مديريت استعداد با اولويت وزن دهي به ترتيب عبارتند از: آموزش ‌و توسعه؛ بكارگيري ازدرون؛‌ ويژگي هاي بين فردي؛ ارزيابي فرآيندها؛ تدوين ‌استراتژي‌ وخط مشي ‌هاي ابلاغي به بانك.