عنوان مقاله :
كانونهاي معنايي در سوره مباركه يوسف (ع) ( بر اساس رويكرد دستور زبان شناختي لانگاكر)
پديد آورندگان :
نظري ، راضيه دانشگاه ميبد
كليدواژه :
سوره يوسف , اعجاز بياني , دستور زبان شناختي , كانون معنايي , انتخاب , عيني شدگي , تفصيل
چكيده فارسي :
يكي از وجوه اعجاز قرآن كريم، اعجاز بياني ميباشد كه نشاندهنده نقش برجسته زبان در انتقال مفاهيم است و در همين راستا، بعد از نزول قرآن كريم، علم المعاني در دانش بلاغت سنتي با هدف تبيين وجوه اين اعجاز به وجود آمد. بديهي است توجه به انتظام عناصر زباني با توجه به معيارهايي چون اغراض گوينده و مقتضاي حال در اين تبيين نقشي اساسي داشته است. شايان بيان است كه معيارهاي ياد شده در دستور زبان شناختي نيز مورد توجه ميباشند و در همين راستا، اصطلاح كانون معنايي به جنبههايي ويژه از صحنه اطلاق ميشود كه به وسيله كاربست متنوع عناصر دستور زبان، بنا به مقتضاي حال، برجسته شده و تنظيم ميشود. درخور بيان است كه زبان قرآن كريم داراي عاليترين ظرفيتهاي معناسازي است. از اينرو، كاربست مدل تحليل پيشنهادي لانگاكر، مبتني بر پارامترهاي انتخاب، چشمانداز و انتزاع با هدف تبيين فرآيندي كه در خلال آن، كانونهاي معنايي مؤثر توليد شده است، مناسب ميباشد. از اينرو، سوره مباركه يوسف (ع) كه مبتني بر فضاي داستان بوده و طيفي متنوع از ديالوگها را دارا ميباشد، براي تحليل انتخاب شده است. اين جستار از نوع كيفي بوده، از رهگذر مطالعه منابع كتابخانهاي و با تكيه بر شيوههاي توصيفي-تحليلي به رشته نگارش درآمده است. نتايج به دست آمده بيانگر آن است كه تفصيل ويژگي غالب سوره ميباشد، پربسامدترين حوزههاي دخيل در فرآيند انتخاب مبتني بر فضا و عاطفه شكل گرفتهاند، برادران حضرت يوسف (ع)پربسامدترين كنشپذيران بوده و همچنين شخصيتهاي داستان و جايگاهشان با استفاده از شگرد چشمانداز عيني شده است.
عنوان نشريه :
اسلام شناسي و قرآن پژوهي در جهان معاصر
عنوان نشريه :
اسلام شناسي و قرآن پژوهي در جهان معاصر