عنوان مقاله :
رابطه سبك دلبستگي مادران با سازگاري اجتماعي و تحصيلي فرزندان نوجوان
پديد آورندگان :
سلطانپور ، پريسا دانشگاه تبريز - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي , باباپورخيرالدين ، جليل دانشگاه تبريز - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - گروه روانشناسي , خانجاني ، زينب دانشگاه تبريز - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - گروه روانشناسي
كليدواژه :
سبك دلبستگي , سازگاري اجتماعي , سازگاري تحصيلي
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر به منظور بررسي رابطه سبك دلبستگي مادران با سازگاري اجتماعي و تحصيلي فرزندان نوجوان دانشآموز انجام شده است. پژوهش از نوع توصيفي و همبستگي است. جامعه آماري همه نوجوانان دانشآموز دختر و پسر با دامنه سني 18-14 سال شهر تبريز و همچنين مادران آنها در سال 1400 بود كه از ميان آنها 366 نفر(245دختر و 121پسر) به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. براي گردآوري دادهها از پرسشنامههاي سبك دلبستگي بشارت(1384) و سازگاري اجتماعي/ تحصيلي سينها و سينگ (1998) استفاده شد. تجزيه و تحليل داده ها از طريق آزمون ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه همزمان و نرمافزارSPSS20 انجام شد. يافته هاي پژوهش نشان دادند كه: 1) بين سبك دلبستگي مادران و سازگاري تحصيلي فرزندان رابطه وجود دارد ( 0/01≥p)؛ 2) بين سبك دلبستگي ايمن مادران و سازگاري اجتماعي فرزندان رابطه معنا دار وجود دارد (0/05≥p)؛ 3) بين سبك دلبستگي ناايمن/ اجتنابي مادران و سازگاري اجتماعي فرزندان رابطه معنادار وجود دارد ( 0/05≥p)؛ 4) بين سبك دلبستگي ناايمن/اجتنابي مادران و سازگاريتحصيلي فرزندان رابطه معنادار وجود دارد ( 0/01≥p) و 5) بين سبك دلبستگي ناايمن/دوسوگراي مادران و سازگاري تحصيلي فرزندان رابطه معنادار وجود دارد(0/01≥p). از مطالب فوق ميتوان استنتاج كرد مادراني كه سبك دلبستگي ايمن دارند، فرزندانشان شناخت اجتماعي بالاتر و توانايي بيشتر در حوزه سازگاري اجتماعي و مادراني كه سبك دلبستگي ناايمن دارند، فرزندانشان توانايي كمتر در دو حوزه سازگاري اجتماعي و تحصيلي دارند. بنابراين نوع طبقه دلبستگي مادران مي تواند بر سبك دلبستگي فرزندان و همچنين بر وضعيت رفتاري، هيجاني و اجتماعي فرد در سالهاي بعد نقشي مؤثر و بسزا داشته باشد.
عنوان نشريه :
خانواده و پژوهش
عنوان نشريه :
خانواده و پژوهش