رابطه نگرش به دنياي مجازي و خودكارآمدي تحصيلي با خلاقيت شناختي در دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه در شهر كرمان

پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه نگرش به دنياي مجازي و خودكارآمدي تحصيلي با خلاقيت شناختي در دانش‌آموزان دختر مقطع اول متوسطه در شهر كرمان انجام شده‌است. روش تحقيق، توصيفي و از نوع همبستگي بود. جامعه آماري آن را كليه دانش‌آموزان دختر مقطع اول در شهر كرمان در سال 1401 -1400 كه به تعداد 1557 نفر مي‌باشند. نمونه پژوهش حاضر 308 نفر از دانش‌آموزان دختر كه بر اساس فرمول كوكران و به‌صورت نمونه‌گيري در دسترس انتخاب گرديد. ابزار جمع‌آوري اطلاعات سه پرسشنامه دنياي مجازي كيم و همكاران (2005)، پرسشنامه خلاقيت شناختي عابدي (1372) و پرسشنامه خودكارآمدي تحصيلي جينك و مورگان (1992) استفاده شده‌است. داده‌هاي تحقيق با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون در قالب نرم‌افزار SPSS نسخه 22 تجزيه و تحليل شدند. نتايج نشان داد كه نگرش به دنياي مجازي و خودكارآمدي تحصيلي با خلاقيت شناختي رابطه معنادار دارد. مولفه‌هاي نگرش به دنياي مجازي (نيت استفاده، نگرش، مفيد بودن درك شده در استفاده از سيستم، سهولت درك شده در استفاده از سيستم، سازگاري، تأثير اجتماعي، لذت درك شده) با خلاقيت شناختي رابطه معنادار دارد. مولفه‌هاي خودكارآمدي تحصيلي (استعداد، كوشش، بافت) با خلاقيت شناختي رابطه معنادار دارد.