عنوان مقاله :
نقش سنت افغاني در ناكامي نوگرايي چپگرايانه در افغانستان (1978 تا 1992)
پديد آورندگان :
سينائي ، وحيد دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده حقوق و علوم سياسي - گروه علوم سياسي , خطيبي ، احمد ارشاد دانشگاه فردوسي مشهد دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده حقوق و علوم سياسي
كليدواژه :
سنت , نوگرايي چپگرايانه , دولت چپگرا , حزب دموكراتيك خلق , افغانستان
چكيده فارسي :
نوگرايي چپگرايانه در دورۀ زمامداري حزب دموكراتيك خلق (1978 تا 1992) در افغانستان تجربه شد. اين نوع نوگرايي، موفقيتهايي در نوسازي افغانستان داشت اما نتوانست به هدفهاي اصلياش دست يابد. اصلاحات ارضي، سوادآموزي، مشاركت سياسي و اجتماعي زنان، سه برنامۀ اصلي نوگرايي چپگرايانه در افغانستان بود كه هر سه با ناكامي روبهرو شد. عاملهاي مختلفي در ناكامي نوگرايي چپگرايانه نقش داشتهاند. سنت افغاني از عاملهاي مهم در ناكامي نوگرايي چپگرايانه بوده است. در اين نوشتار بهدنبال پاسخ اين پرسش هستيم كه در شكست نوگرايي چپگرايانه در افغانستان، سنت افغاني چگونه نقش داشت؟ در پاسخ اين فرضيه مطرح ميشود كه تضاد ريشهاي شاخصهاي سنت افغاني با انديشهها و نوگرايي چپگرايانه سبب شكست آن شد. روش اين نوشتار، كيفي تاريخي و دادهها و اطلاعات مورد نياز، به شيوۀ اسنادي و كتابخانهاي گردآوري شده است. رويارويي سنت و نوشدگي(مدرنيته)، چارچوب نظري نوشتار را تشكيل ميدهد. يافتههاي اين نوشتار نشان ميدهد كه سنتزدايي ايدئولوژيك نوگرايي چپگرايانه، تحريك سنت را در پي داشت و نزاع ميان سنت و نوشدگي را در افغانستان تشديد كرد. با آغاز نوگرايي چپ، هويت سنت افغاني با خطر روبهرو شد. سنت براي دفاع از هويت خود، ناگزير به رويارويي شد و از همۀ ظرفيتهاي خود استفاده كرد. سنت افغاني در شكست نوگرايي چپگرايانه در افغانستان، تاثيرهاي مختلف داشت. سنت افغاني از يكسو موجب اتحاد نيروهاي ضدنوگرايي چپ شد. از سوي ديگر پيروان سنت را بسيج كرد و مبارزۀ آنان را مشروعيت بخشيد. سرانجام سنت افغاني توانست راه نوگرايي چپ را مسدود كند و به پيروزي دست يابد.
عنوان نشريه :
مطالعات اوراسياي مركزي
عنوان نشريه :
مطالعات اوراسياي مركزي