عنوان مقاله :
مفهوم «بيگانگي» در سينماي پُل تامِس اَندِرسِن با تأكيد بر آراي ژاك لكان
پديد آورندگان :
اكبري ، مهرداد دانشگاه سوره - دانشكده هنر - گروه سينما , روحاني ، علي دانشگاه هنر - دانشكده سينما و تئاتر - گروه سينما
كليدواژه :
بيگانگي , ميل , ژاك لكان , زبان , پل تامس اندرسن , خانواده جانشين
چكيده فارسي :
بيگانگي از مفاهيم كليدي تاريخ انديشه است كه به انحاء مختلف در آراء برخي فلاسفه از دوران باستان تاكنون تجلي يافته و به جداافتادگي انسان از چيزي متعلق به سرشت او اشاره دارد. در نظريه روانكاويِ لكان نيز يادگيري زبان سبب ميشود تا ديگري ميل انسان را در محدودهي دال محصور ساخته و بدين تقدير او را از خود بيگانه سازد. پژوهش حاضر از طريق مطالعهاي ميانرشتهاي در حوزههاي سينما، فلسفه و روانكاوي با اتخاذ روش توصيفي-تحليلي، تجلي مفهوم بيگانگي را با تأكيد بر آراء لكان در فيلمهاي كارگردان معاصر آمريكايي، پل تامس اندرسن مورد واكاوي قرار داده و اين فرضيه را مطرح ميكند كه در تمام فيلمهاي اندرسن، قهرمان داستان همچون سوژهاي لكانيست كه براي يافتن معنا مجبور به پذيرش زبان ديگري بزرگ ميشود. در سينماي اندرسن نظام سرمايهداري را ميتوان به مثابه استعارهاي از ديگري بزرگ دانست كه منوياتاش را از طريق فرهنگها و خردهفرهنگهاي آمريكايي در فيگور يك «پدر يا خانواده جانشين» عرضه ميكند، چنانكه هدف نمايشي قهرمانهاي اندرسن با دال تعيين شده در اين روابط جانشيني گره ميخورد. در پايان اين نتيجه حاصل ميشود كه اصليترين دغدغهي اندرسن در خلق آثارش هويت انساني ست كه ميلورزياش در چارچوب قانون ديگري محدود گشته است.
عنوان نشريه :
هنرهاي زيبا- هنرهاي نمايشي و موسيقي
عنوان نشريه :
هنرهاي زيبا- هنرهاي نمايشي و موسيقي