بررسي مشخصه‌هاي خشكسالي هاي هواشناسي و هيدرولوژيكي (آب زيرزميني) و ارتباط آن با الگوهاي دورپيوند هواشناسي (دشت‌هاي سفيددشت و فرادنبه، استان چهارمحال و بختياري)

شناخت اثرات الگوهاي دورپيوند و پيش‌بيني آنها به خصوص در دوره‌هاي خشكسالي، كمك بسزايي براي برنامه ريزي و مديريت دقيق‌تر در حوضه آبخيز خواهد داشت. هدف تحقيق حاضر بررسي ارتباط الگوهاي دورپيوند بر خشكسالي‌هاي هواشناسي و هيدرولوژيكي (آب‌هاي زيرزميني) در دشت هاي فرادنبه و سفيددشت است. براي بررسي خشكسالي هواشناسي از داده هاي بارش ماهانه ايستگاه‌هاي سينوپتيك استان چهارمحال و بختياري و به منظور بررسي خشكسالي‌ آب‌هاي زيرزميني دشت هاي فرادنبه و سفيددشت از داده‌هاي تراز آب 19 حلقه چاه مشاهداتي استفاده شد. همچنين به منظور پايش خشكسالي هواشناسي از شاخص بارش استاندارد شده (SPI) و براي پايش خشكسالي هيدرولوژيكي دشت هاي سفيددشت و فرادنبه از شاخص منبع آب زيرزميني (GRI) استفاده شد. نتايج اين بررسي‌ها نشان داد كه شاخص هاي دورپيوند NAO و IOD داراي بالاترين همبستگي معني‌دار را با بارش و شاخص SPI و بيشترين اثر را بر بارش و خشكسالي منطقه مورد مطالعه داشته اند. همچنين دو شاخص IOD و ENSO همبستگي منفي و معكوس با شاخص GRI داشته اند. به طور كل مي توان گفت تفاوت زمان پاسخ خشكسالي هاي هواشناسي و آب زيرزميني در ميزان تأثيرپذيري آن از رخدادهاي دورپيوندي نقش مستقيم دارد. به طوري كه پديده NAO كه دوره تناوب كمتري نسبت به النينو و IOD دارد، بيشتر با خشكسالي هواشناسي كه داراي زمان پاسخ كمتر است، ارتباط معني‌دار دارد و خشكسالي هيدرولوژيكي كه زمان پاسخ طولاني تري دارد بيشتر متأثر از دورپيوند النينو است كه زمان تناوب بيشتري دارد. پديده MJO كه كمترين دوره تناوب را در بين پديده هاي دورپيوند مطالعه شده دارد، هيچ ارتباط معني‌داري بر خشكسالي هاي استان نداشته است.