عنوان مقاله :
دمكراسي راديكال لكلائو و موفه: پاسخي به سرگشتگي چپِ نو (نقدي بر كتاب هژموني و استراتژي سوسياليستي)
پديد آورندگان :
توانا ، محمدعلي دانشگاه شيراز - دانشكده حقوق وعلوم سياسي , آذركمند ، فرزاد دانشگاه ياسوج
كليدواژه :
لكلائو و موفه , دموكراسيراديكال , آنتاگونيسم , امر سياسي , هژموني , پساماركسيسم , پسابنيان گرايي
چكيده فارسي :
هژموني و استراتژي سوسياليستي؛ به سوي سياست دموكراتيك راديكال اثر لكلائو و موفه (1985) در پاسخ به سردرگمي چپ نو، ايده دمكراسي راديكال را طرح نمود. اين ايده حداقل از دو جنبه پيشرو است: 1-بنيان دمكراسي را بر امر سياسي آنتاگونيستي ميگذارد؛ زيرا از منظر لكلائو و موفه ستيزهگرايي بخشي از امر سياسي و هژموني تنها راه كنترل آن است، اما در موقعيتهاي اقتضايي مطالبات گفتمانهاي مخالف ميتواند حول يك دال تهي مفصل بندي شود و هژموني جديد جايگزين هژموني مستقر شود؛ اين فرايند راهي فراسوي واقعگرايي بدبينانه هابزي (و اقتدارگرايي آن) و آرمانگرايي اخلاقگرايانه كانتي (و دمكراسي مصالحهجويانه آن) باز ميكند؛ 2-پسامدرنيسم مثبت را در قالب ايده پسابنيادگرايي صورتبندي ميكند؛ لكلائو و موفه با پذيرش هژموني باز و موقتي نه تنها از تكثر و خاصگرايي حمايت ميكنند، بلكه مرجعي نهايي اما موقتي براي تصميمات و كنشهاي سياسي تعيين ميكنند و بدين سان فراسوي بنيان گرايي جهانشمول هابرماسي و ضد بنيان گرايي خاصگراي دلوزي گام برميدارند. زيرا اولي متضمن پذيرفتن مرجعيت عقل –درقالب كنش ارتباطي- بهمنظور حذف اختلافهاست و دومي متضمن جدايي اقليتها از اكثريت و رد هرگونه مرجعيت مشترك براي كنش سياسي است. با وجود اين، همچنان نقدهاي اساسي بر پروژه فكري لكلائو و موفه وارد است، از جمله: برتري امر سياسي بر امر اقتصادي و اجتماعي؛ تضعيف كنشگري سوژه؛ غربمحوري و استعلاگرايي نوكانتي.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني