معرفي و نقد تحليلي كتاب Critical Management Ethics (رويكردي انتقادي به اخلاقِ مديريت)

مقاله حاضر در بررسي انتقادي كتاب «اخلاق مديريت» نگاشته تامس‌كليكاور (2010)، رويكرد كلي نويسنده، ابزارهاي مفهومي به كار‌گرفته‌شده و نيز شيوه‌ استدلال را مورد توجه قرار داده است. به زعم نويسنده، مديريت خصوصاً مديريت كسب و كار بدليل اهميتي كه براي بقاي سازمان قائل است، اصل بنيادين خود را بر افزايش نفع و كسب سود قرار داده، از اين رو اخلاق‌مندي مسأله‌ بنيادينش نبوده و حتي مي‌تواند در مواردي بنا به ضرورت تمايلات و گرايش‌هاي غيراخلاقي هم پيشه كند. نويسنده به عنوان نظريه‌پرداز حوزه‌ اخلاقِ‌ مديريت از منظري تاريخي هم تلاش‌ كرده تا نشان‌ دهد مديريت كسب‌و‌كار همواره با تجارب غيراخلاقي همراه بوده، تجربه‌اي كه به صورت نوعي بردگي مدرن تا عصر حاضر ادامه‌دار بوده ‌است. او بر اين اعتقاد است كه اخلاق مديريت به عنوان ميان‌رشته اي كه از حيث موضوع شاخه‌اي از دانش مديريت محسوب مي شود در عمل ناگزير بايد با فلسفه عجين‌تر باشد. در نهايت گرچه نويسنده توانسته مغايرت ذاتي مديريت بويژه مديريت كسب‌ وكار را با اخلاق نشان دهد و بر اين مبنا راهكاري هم ارائه كند، اما اين‌كه نويسنده موفق به ارائه نظريه‌ متفاوتي در حوزه «اخلاقِ مديريت» شده باشد، محل ترديد و تأمل است.