عنوان مقاله :
بررسي معناي باطني آيات قرآن بر اساس تفسير تأويل الآيات الظاهره با استفاده از رويكرد ساختشكني دريدا
پديد آورندگان :
آقابراري ، زهرا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي , رضوي ، محمد دانشگاه آزاداسلامي واحد تهران مركزي - گروه علوم قرآن وحديث , مهدي عباسي ، مهدي دانشگاه آزاداسلامي واحد تهران مركزي - گروه زبان و ادبيات عرب
كليدواژه :
دريدا , استرآبادي , تأويل الآيات الظاهره , ساختشكني
چكيده فارسي :
ساختارشكني (شكلي از تحليل فلسفي و ادبي) عمدتاً برگرفته از كارهاي ژاك دريدا است كه تمايزات مفهومي اساسي يا «تضادها» را از طريق بررسي دقيق زبان و منطق فلسفي بررسي ميكند. اين روش براي بررسي متون، رويكرد و شيوه نويسندگان استفاده ميشود. تفسير تأويل الآيات الظاهره يكي از تفاسيرِ بهنوعي باطني و با رويكرد اخباري است كه در مواردي رويكرد نوآورانه دارد. باتوجه به اين دو مطلب، اين سؤال مطرح ميشود: «با بررسي روش استرآبادي در تأويل الآيات الظاهره بر اساس روش ساختارشكني دريدا آيا نويسنده دست به ساختشكني معنا زده است؟». با بررسي انجامشده مشخص شد كه استرآبادي با اين نگرش كه باطن قرآن فرازماني است، وحدت معنايي ظاهر قرآن را زير سؤال برده و با آشكار ساختن معناي باطن قرآن تفسيري نو از ظاهر آن پديد آورده كه در آن، بر خلاف تفاسير قرآن به قرآن، اولويت با حاشيه فرامتني قرآن است؛ او در اين نگاه، همراه با دريدا قدم برداشته است. اما در نگاه انساني به معنا، بر خلاف دريدا و با تمسك به امر قدسي، نوعي جديد از ساختارشكني را ارائه داده كه در مقابل عرفگرايي ظاهر قرآن قابل ارزيابي است. وي ديالكتيك جديد را روشنكننده معناي باطني ميخواند، با اين تفاوت نسبت به دريدا كه تفسير اين ديالكتيك را تنها در حيطه معصومان ميداند. وي در مواردي معاني را با بهرهگيري از پديده جانشيني تفسير ميكند، ازاينرو برخلاف روش ساختارگرايي، همنشيني را معيار معناداري نميداند؛ چيزي كه دريدا نيز بر آن تأكيد دارد.