عنوان مقاله :
علم پيشين و اختيار بشر از ديدگاه آگوستينيكالوينيستيِ پاول هلم
پديد آورندگان :
باقري منفرد ، فاطمه دانشگاه خوارزمي , عليزاده ، بهرام دانشگاه خوارزمي - گروه فلسفه
كليدواژه :
علم پيشين الهي , اراده آزاد , ديدگاه آگوستينيكالوينيستي , پاول هلم
چكيده فارسي :
پاول هلم معتقد است كه دلايلِ خوبي براي اين ادعا وجود دارد كه علم مطلق الهي -كه آينده را نيز در بر مي گيرد- با آزادي انساني -كه بهنحو ناهمسازگرايانه درك شده باشد- منطقاً ناسازوار است. اما اين تعارض نبايد ما را به نظريه اي تنزليافته از علم مطلق الهي بكشاند. چنانكه نبايد به نفي آزادي و مسئوليت آدمي بيانجامد. هلم مدعي است كه يك خداباور مسيحي مي تواند بهمعناي همسازگرايانۀ آزادي روي آورد. نخست به اين دليل كه آموزۀ مسيحيِ «فيض الهي» تنها با فهم همسازگرايانه از آزاديِ انسان سازوار است. دوم به اين دليل كه خداوند براي آنكه كامل مطلق باشد بايد بهمعناي قوي عالم مطلق باشد و تنها درصورتي چنين است كه همسازگرايي صادق باشد. خواهيم گفت كه دليل نخست هلم به نفي برخي ديگر از آموزه هاي پذيرفته شدۀ اديان، از جمله مسيحيت خواهد انجاميد و استدلال دوم او به مغالطه وضع تالي دچار است. اما دليل سوم هلم اين است كه ضرورتا اگر خداوند از پيش x را بداند (كه مي داند)، آنگاه x ضرورتا رخ خواهد داد. او براي گريز از اشكال، تاكيد مي كند كه مراد او از «ضرورت» ضرورتِ تاريخي است و نه منطقي. اما اين استدلال تنها زماني كار مي كند كه بپذيريم خدا در زمان است. لذا كساني كه علم الهي را بي زمان بدانند، مي توانند مدعي شوند كه همه رويدادها در ذهن الهي بهنحو لازمان وجود دارد و علم او به دليل گذشته بودن ضروري نيست. بهنظر مي رسد كه خودِ هلم نيز اين اشكال را مي پذيرد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي مابعدالطبيعي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي مابعدالطبيعي