شماره ركورد :
1401198
عنوان مقاله :
فرانسيس بيكن در مقام يك فيلسوف سياسي سقراطي: تأملي در چهره ژانوسي پيشاهنگ پروژه علم مدرن
پديد آورندگان :
مقيمي ، شروين پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
از صفحه :
103
تا صفحه :
123
كليدواژه :
بيكن , ارغنون جديد , آتلانتيس جديد , فلسفه سياسي سقراطي , علم مدرن , ساحت استعلايي , ساحت درون‌ماندگار
چكيده فارسي :
فرانسيس بيكن پيش‌قراول پروژه علم مدرن است. روش او براي پژوهش در طبيعت، گسستي انقلابي از روش قدما بود. توصيف مجدد او از رابطه ميان انسان و طبيعت نيز به همان اندازه با توصيف قدما تفاوت داشت. او با اين رأي ديگر فيلسوفان مدرن اوليه موافق بود كه انسان تنها قادر است چيزي را بشناسد كه خودش ساخته باشد و اين مؤيد صورتي از فروبستگي نسبت به امر استعلايي در معناي قدمايي كلمه بود. اما بايد پرسيد كه آيا بيكن، در مقام فيلسوف، مي‌توانست با اين فروبستگي موافق باشد؟ آيا او در لحظه بنيانگذاري بيكنيسم، خودش يك بيكنيست بود؟ بررسي دقيق‌تر آثار بيكن نشان مي‌دهد كه پاسخ تا حدي منفي است. اگر روش سقراطي فلسفه‌ورزي را به‌عنوان معيار بپذيريم، آنگاه فيلسوف در مقام فيلسوف نمي‌تواند به معناي دقيق كلمه قائل به آموزه‌هاي جزمي باشد. در اينجا ميان فيلسوف به ما هو، و قرار گرفتن در جايگاه مرجعيت مجموعه‌اي از آموزه‌هاي جزمي، فاصله‌اي وجود دارد كه در مورد بيكن نيز صدق مي‌كند. لاجرم مي‌توان از دو بيكن سخن گفت: فيلسوفي با چهره‌اي ژانوسي. بيكن در مقام پيشاهنگ پروژه علم مدرن، و بيكن در مقام فيلسوفي سقراطي كه از آن حيث كه فيلسوف است، در آموزه‌هاي جزمي خودش نيز شك مي‌كند. به‌نظر مي‌رسد چهره بيكني بيكن، با وجود فاصله‌اي كه او در مقام فيلسوفي سقراطي از آن مي‌گيرد، در نهايت چهره اخير را دستخوش تغيير ساخته و دچار ابهام مي‌كند. در اين مقاله مي‌كوشيم با پرتو افكندن بر اين دو چهره، زوايايي از تنش موجود ميان آنها را در معرض ديد قرار دهيم.
عنوان نشريه :
سياست
عنوان نشريه :
سياست
لينک به اين مدرک :
بازگشت