بررسي تطبيقي مؤلفه‌هاي زبان شفاهي دانش‌آموزان نارساخوان و هنجار در پايه‌هاي اول و دوم دبستان

مقدمه و اهداف پژوهش حاضر به منظور بررسي تحول در زبان دريافتي، واسطه‌اي، زبان بياني، معني‌شناسي، نحو و واج‌شناسي دانش‌آموزان نارساخوان و مقايسه آن با گروه هنجار انجام شده است. مواد و روش‌ها جامعه آماري پژوهش حاضر تعداد 28 دانش‌آموز نارساخوان شاغل به تحصيل در پايه‌هاي اول و دوم دبستان و 29 دانش‌آموز به‌هنجار از همان پايه‌ها به‌صورت غيرتصادفي و براساس ملاك‌هاي ورود به مطالعه انتخاب شدند. از ويرايش سوم نسخه فارسي آزمون رشد زبان براي سنجش مؤلفه‌هاي زبان دريافتي، واسطه‌اي و بياني استفاده شد. از آزمون هوش تهران استنفورد-‌بينه و آزمون خواندن و نارساخواني‌نما براي تشخيص نارساخواني استفاده شد. تحليل واريانس چند متغيري مانوا براي تحليل به كار گرفته شد.يافته‌ها يافته‌ها حاكي از تفاوت معني‌دار در تحول مؤلفه‌هاي زبان دريافتي، واسطه‌اي، زبان بياني، معني‌شناسي، نحو، واج‌شناسي بين  دانش‌آموزان نارساخوان و هنجار مي‌باشد.نتيجه‌گيري باتوجه‌به نتايج حاصله مي‌توان گفت كه دانش‌آموزان نارساخوان در كليه مؤلفه‌هاي زبان شفاهي از همسالان غيرنارساخوان خود ضعيف‌تر عمل مي‌كنند. با وجود مشكل در مهارت خواندن در دانش‌آموزان نارساخوان، آن‌ها با همسالان غيرنارساخوان خود در سطوح پايين‌تر زباني از جمله زبان شفاهي هم تفاوت قابل ملاحظه‌اي داشته باشند. بنابراين رشد و ارتقاي مهارت‌هاي زباني در كنار ساير مهارت‌هاي توان‌بخشي، در حوزه اختلال يادگيري خواندن بهتر است مورد توجه قرار گيرد.