تأثير دو نوع بارگذاري هرمي و هرمي معكوس بر تغييرپذيري هماهنگي ستون فقرات و لگن در حركت اسكوات

مقدمه و اهداف الگوهاي بارگذاري هرمي و هرمي معكوس در تمرينات مقاومتي به منظور افزايش بار تمرين استفاده مي‌شود. مطالعات فيزيولوژيكي سعي در مقايسه اين دو الگو كرده اند، بااين‌حال تفاوت اين دو الگوي بارگذاري بر بيومكانيك ستون فقرات و لگن مشخص نشده است. مطالعه حاضر با هدف بررسي تأثير دو نوع بارگذاري هرمي و هرمي معكوس بر تغييرپذيري هماهنگي ستون فقرات و لگن در حركت اسكوات بود. مواد و روش‌ها در اين مطالعه 12 فرد ورزشكار پرورش اندام شهر تهران به‌طور داوطلبانه شركت كردند. آزمودني ‌ها حركت اسكوات را به‌صورت هرمي و هرمي معكوس در شدت‌هاي 50، 70 و 90 درصد با 10 تكرار بيشينه انجام دادند و اطلاعات كينماتيكي سه اندام ستون فقرات و لگن آن‌ها ثبت شد. هماهنگي و تغييرپذيري هماهنگي با استفاده از روش وكتوركدينگ اصلاح‌شده محاسبه شد. يافته‌ها نتايج تحليل واريانس با اندازه‌گيري تكراري نشان داد براي هماهنگي لگن به پايين كمر و براي هماهنگي پايين كمر به ستون فقرات تحتاني سينه ‌اي و ستون فقرات تحتاني سينه اي به ستون فقرات فوقاني سينه اي تفاوت معناداري در الگوي هماهنگي در شدت 50 درصد مشاهده شد و براي هماهنگي كمر به ستون فقرات تحتاني سينه اي تفاوت معناداري در الگوي هماهنگي در شدت 70 درصد مشاهده شد. همچنين براي تغييرپذيري هماهنگي ستون فقرات و لگن هيچ‌گونه معناداري آماري بين دو نوع بارگذاري هرمي و هرمي معكوس مشاهده نشد. نتيجه‌گيري طبق نتايج افزايش بار در بارگذاري هرمي و كاهش بار در بارگذاري معكوس، هماهنگي كوپلينگ‌هاي ديستال را بيشتر از پروگزيمال در صفحه ساجيتال تحت تأثير قرار داد. توصيه مي‌شود از روش هرمي معكوس براي انجام تمرينات استفاده شود و در انجام تمرينات هرمي بيشتر احتياط شود.