تقابل سازمان يافته حقوقي و تاريخي انگليس عليه ايران (مورد مطالعه سه جزيره ايراني خليج فارس)

تحقيق حاضر درصدد بررسي تقابل سازمان يافته حقوقي تاريخي دولت انگلستان عليه سه جزيره ايراني درخليج فارس مي باشد. نگارنده در اين پژوهش در صدد است تا به اجمال، به دو پرسش زيرپاسخ دهد:1- تناقض هاي رفتاري انگليس در قبال دو نظريه «مالكيت مشاع قواسم» و «اصل سرزمين بلاصاحب»چيست؟2- آيا سياست ضدايراني انگليس در اشغال جزايرايراني تنب و ابوموسي توسط ايران مورد پذيرش قرار گرفت و طي67 سال دوران اشغالگري انگليس در اين جزاير، اعتراض ايران به انگليس تداوم داشته است.؟تحقيق حاضر ازنوع تحقيقات كيفي است كه با استفاده از روش تحليل اسنادي وبا بهره گيري از ابزار داده ها واطلاعات موجود دراسنادتاريخي انجام مي گيرد .يافته هاي تحقيق بيانگر اين موارد است :1- رويكرد سياست انگليس همواره بر عناصر و اصول اساسي همچون: انكار حق ايران و تناقض در گفتار و رفتار و اشغال بخشي از تماميت ارضي ايران و تداوم اشغالگري 67 ساله اين جزاير توسط دولت انگليس،استوار بوده است2- براساس مستندات حقوقي تاريخي ، نظريه مالكيت مشاع قواسم يعني همان ادعاي انگليس هرگز مورد پذيرش ايران قرار نگرفته است .