مدل ساختاري تعهد زناشويي بر اساس باورهاي غير منطقي و عدالت زناشويي با ميانجي گري تنظيم شناختي هيجان

هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسي مدل ساختاري تعهد زناشويي بر اساس باورهاي غير منطقي و عدالت زناشويي با ميانجي گري تنظيم شناختي هيجان است. روش پژوهش: روش پژوهش همبستگي و از نوع مدل سازي معادلات ساختاري بود. جامعه‌ي آماري در اين پژوهش شامل كليه زوجين مراجعه كننده به مراكز مشاوره تهران در سال 1400 بودند. براي انتخاب نمونه مورد پژوهش از روش نمونه گيري هدفمند استفاده شد، به اين صورت كه از بين زوجين مراجعه كننده به مراكز مشاوره 300 نفر براساس ملاك هاي ورود و خروج پژوهش به عنوان گروه نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه باورهاي غيرمنطقي جونز (1968)، پرسشنامه تعهد زناشويي آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه تنظيم شناختي هيجان گارنفسكي و كرايج (2006)، مقياس عدالت زناشويي غفاري و رمضاني (1398) بودند. براي تحليل داده‌ها از روش مدل سازي معادلات ساختاري استفاده شد. يافته‌ها: نتايج آزمون مدل مفهومي نشان داد شاخص‌هاي برازش مدل پژوهش در وضعيت مطلوبي قرار دارد. باورهاي غير منطقي بر تعهد زناشويي زوجين اثر غيرمستقيم (به واسطه‌ تنظيم هيجان مثبت و تنظيم هيجان منفي) معنادار دارد (0.05 P). عدالت زناشويي و خودكارآمدي به واسطه‌ي تنظيم هيجان منفي بر تعهد زناشويي بيماران اثر مي گذارند (0.05 P). نتيجه‌گيري: بر اساس يافته‌هاي پژوهش، در مراكز مشاوره، براي افزايش سطح تعهد زناشويي، توجه به پيشايندهاي باورهاي غير منطقي و عدالت زناشويي ضروري است.