عنوان مقاله :
تدوين الگوي ساختاري طلاق عاطفي بر اساس صفات سهگانه تاريك شخصيت و سبكهاي حل تعارض با ميانجي-گري دلزدگي زناشويي
پديد آورندگان :
صادق خاني ، مرجان دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه روانشناسي , امامي پور ، سوزان دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه روان شناسي , ميرهاشمي ، مالك دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن - گروه روان شناسي
كليدواژه :
دلزدگي زناشويي , سبكهاي حل تعارض , صفات تاريك شخصيت , طلاق عاطفي
چكيده فارسي :
هدف: پژوهش حاضر بهمنظور مدليابي معادلات ساختاري طلاق عاطفي بر اساس صفات تاريك شخصيت و سبكهاي حل تعارض با ميانجيگري دلزدگي زناشويي انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي مبتني بر معادلات ساختاري بود. جامعه آماري اين پژوهش را كليه زنان متأهل رده سني 25-50 سال دانشگاه آزاد تهران واحدهاي يادگار امام (ره)، ابوالفتوح رازي (مادران) و تهران شمال در نيمه نخست سال 1400 تشكيل دادند كه از طريق روش نمونه-گيري در دسترس به صورت آنلاين (بدليل شيوع ويروس كرونا) انتخاب شدند. ابزارهاي پژوهش پرسشنامههاي طلاق عاطفي گاتمن (EDQ،1994)، مثلث تاريك شخصيت (جانسون و وبستر، 2010)، سبكهاي حل تعارض رحيم (ROCI-II، 1983) و دلزدگي زناشويي پاينز(CBM،1996) بود. تحليلها با استفاده از نرمافزارهاي SPSS26 و AMOS24 صورت گرفت. يافتهها: نتايج حاصل از مدلسازي معادلات ساختاري نشان داد مدل مفروض پژوهش با دادههاي تجربي برازش دارد(0.063=RMSEA). بين صفت ماكياولي (0.149= β)، سبك سازنده (0.441-=β ) و سبك غيرسازنده (0.264=β) با طلاق عاطفي رابطه معناداري مشاهده شد. ضريب مسير غيرمستقيم دلزدگي زناشويي در ارتباط بين صفت خودشيفته (0.007 = sig) و سبكهاي سازنده حل تعارض(0.043 =sig) با متغير وابسته طلاق عاطفي معنادار بود اما نقش ميانجي دلزدگي زناشويي در ارتباط بين سبكهاي غير سازنده با طلاق عاطفي تأييد نشد (0.536 = sig). نتيجهگيري: صفات تاريك شخصيت و سبكهاي حل تعارض سازنده علاوه بر اثر مستقيم بر طلاق عاطفي ميتوانند با اثرگذاري بر دلزدگي زناشويي به طور غير مستقيم بر آن تأثيرگذار باشند.
عنوان نشريه :
خانواده درماني كاربردي
عنوان نشريه :
خانواده درماني كاربردي