عنوان مقاله :
بلاغتِ شناختي صفت در شعر حافظ
پديد آورندگان :
نوري ، روح الله دانشگاه لرستان - دانشكده ادبيات و علوم انساني , نوري ، علي دانشگاه لرستان - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي , حيدري ، علي دانشگاه لرستان - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
حافظ , صفت , صفت بلاغي , بلاغتِ شناختي
چكيده فارسي :
مطالعۀ شناختي، برخي از زواياي ناشناختۀ متن ادبي را بر ما روشن ميكند. بنابراين، بهكارگيري نظريۀ استعارههاي مفهومي به عنوان ابزاري مفيد براي درك بهتر اثر ادبي مؤثر است. در اين نوشتار به بررسي كاركرد بلاغي صفت پرداخته ميشود كه فرآيند عينيسازي آن را نظريۀ استعارههاي مفهومي توصيف ميكند. صفت به دليل قابليّت حضور در بيشتر جايگاههاي نحوي و همچنين ظرفيت معنايي و بلاغيِ قابل اعتنايي كه دارد، مورد توجه حافظ قرار گرفته و از اين امكان در جهت گسترش معنا و خلق آرايهها و تصاوير بلاغي سود جسته است. در مواردي براي آفرينش يك صفت بلاغي، صفت را در قالب واژهاي ديگر عينيسازي ميكند و عملاً اساس بلاغت صفت را بر حوزههاي شناختيِ محسوس ميگذارد. از اين رو، توصيف كاركرد شناختي صفت در جهت تبيين كاركرد بلاغي آن ضرورت مييابد. در پژوهش پيشرو به صورت كتابخانهاي و به روش توصيفي _ تحليلي، ابتدا ذيل مقولههاي بلاغي، كاركرد شناختي آن مقوله تشريح، سپس با ذكر شاهد مثال، كاركرد بلاغي و شناختي صفت و نقش آن در چرخۀ بلاغي بيت توصيف شده است. صفتهايي مانند: گلرخ، دلسوخته، ناسَره، آصفي، بيدل و ترِ شيرين، به عنوان مجراي ورود ذهن به حوزههايي شناختي عمل ميكنند كه علاوه بر آشكارسازي معاني ضمني، چگونگيِ خلق آرايههاي بلاغي را نيز روشن ميكند. از نتايج ديگر اين رويكرد شناختي _ بلاغي، تصحيح بيت «بي زلفِ سركشش ...»، به وسيلۀ حوزۀ شناختي پنهان در صفتِ «سركش» است؛ از اين رهگذر يافتههاي لطيف و دلپذيري به دست آمده كه از تيررس انديشۀ شارحان و صاحبنظران بهدور مانده است.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي دستوري و بلاغي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي دستوري و بلاغي