ارائه الگوي شرايط و الزامات پياده‌سازي استراتژي باز

با توجه به تغيير روند استراتژي، تغيير و تحول سريع دانش و كارآمدي كمتر رويكردهاي سنتي به استراتژي، لازم است تا سازمان‌ها براي بقاء به جمع آوري پيوستۀ داده ‌هاي مناسب از محيط خارجي و داخلي و تبديل آن ها به استراتژي هايي كارآمد اقدام كنند و رويكرد جديدي را در پياده سازي استراتژي ‌هاي خود اتخاذ نمايند. استراتژي باز، رويكردي براي گشودن مرزهاي مستحكم سازمان و به جريان انداختن دانش از طريق ذي‌نفعان داخلي و خارجي است تا سازمان‌ها از اين طريق بتوانند با افزايش مشاركت و شفافيت اطلاعات و استفاده از ابزارهاي فناوري اطلاعات به ايده‌ هاي استراتژيك بيشتر و كارآمدتري دست پيدا كنند. به‌كارگيري اين رويكرد الزامات خاصي را مي طلبد. از اين‌رو هدف اين پژوهش شناسايي الزامات پياده ‌سازي استراتژي باز در قالب الگويي نظام مند است. در اين راستا تحقيق از نظر فلسفه پژوهش تفسيري و توسعه ‌اي است. رويكرد آن استقرايي، روش شناسي كيفي و روش گردآوري داده‌ ها ميداني و كتابخانه‌ اي است. راهبرد اين پژوهش نظريه داده‌ بنياد است و با بهره ‌گيري از رويكرد ظاهرشونده (گليزري) كه از طريق مصاحبه عميق با 12 نفر از خبرگان برنامه‌ ريزي استراتژيك صورت گرفت. يافته ‌ها شامل 9 مقوله (توافق استراتژيك، بازنگري استراتژيك، فرآيندسازي جذب ايده، فرهنگ‌ سازي استراتژيك، گفتمان سازي استراتژيك، شناخت استراتژيك، فناوري ‌هاي ارتباطي استراتژيك، آمادگي و حمايت استراتژيك و تناسب استراتژيك) است. در نتيجه سازمان‌ها با شناخت اين الزامات مي‌ توانند زمينه ‌اي را براي پياده‌سازي استراتژي باز فراهم آورند و در اين زمينه تصميمات لازم و مناسب با اين رويكرد را اتخاذ نمايند.