تجربه زيسته مديران از تعالي سازماني

اين پژوهش با هدف شناسايي تجربه زيسته مديران دانشگاه فرهنگيان از تعالي سازماني در دانشگاه فرهنگيان كرمانشاه،كردستان و همدان انجام شده است. اين پژوهش به روش تركيبي از نوع اكتشافي به دنبال پاسخ به اين سوال است كه مولفه‌هاي تعالي سازماني در دانشگاه فرهنگيان كدامند و تعالي سازماني در اين دانشگاه اساساً از چه الگويي متاثر است. روش اين پژوهش كيفي از نوع اكتشافي بوده كه با تكنيك گراندد تئوري انجام شده است. جامعه آماري پژوهش شامل مديران دانشگاه فرهنگيان هستند كه از تعداد 177 نفر آنها 15 نفر به صورت هدفمند به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده و از آنها مصاحبه عميق گرفته شده است. روش تحليل مصاحبه سه مرحله كدگذاري بوده كه پس از بررسي دقيق‌تر و پيوند بين مفاهيم خرده مقولات، 11 مقوله محوري به دست آمد كه اين مقولات عبارت از: دانش‌گرايي، جانشين پروري، پايدارسازي نتايج مطلوب، شبكه‌ها و مهارت‌هاي ارتباطي، كارايي سازماني، منابع انساني، خلق مشترك ارزش، قابليت رقابت پذيري سازمان، توانمندسازي، رهبران نخبه و سرآمد و شناسايي نقاط قابل بهبود هستند كه با انتزاع بيشتر اين مقولات در مرحلۀ كدگذاري گزينشي، مقوله هسته‌اي به شرح « تعالي سازماني در الگوي توانمندسازي سازمان به وسيله مديراني نخبه و سرآمد، همراه با شناسايي نقاط قابل بهبود و كارا به خلق مشترك ارزش‌هاي پايدار و توسعه جانشين‌پروري منجر مي‌شود.» لذا مي‌تواند تمامي مقولات ديگر را تحت پوشش قرار بدهد. نظر به اين كه دانشگاه فرهنگيان و ديگر موسسات آموزش عالي از عمده‌ترين نهادهاي علمي در توليد دانش و فناوري و تربيت دانشجويان هستند، همواره بايد در مسير تعالي بوده و در زمره سازمان‌‌هاي سرآمد، پيشاپيش محيط رقابتي در حركت باشند.