عنوان مقاله :
رابطه علي گرايش به كنترل وزن مبتني بر فرهنگ بر اساس خودپنداره (واقعي و ايده آل) با ميانجي ناگويي هيجاني در دختران داراي اضافه وزن
پديد آورندگان :
عطادخت ، اكبر دانشگاه محقق اردبيلي - دانشكده علوم تربيتي و روان شناسي - گروه روان شناسي , نعمتي ، محسن دانشگاه محقق اردبيلي - دانشكده علوم تربيتي و روان شناسي - گروه روان شناسي , آصف ، پيمان دانشگاه محقق اردبيلي - دانشكده علوم تربيتي و روان شناسي - گروه روان شناسي باليني , عبدلي ، نسيم دانشگاه رازي - دانشكده علوم اجتماعي - گروه مشاوره خانواده
كليدواژه :
گرايش به كنترل وزن مبتني بر فرهنگ , خودپنداره , ناگويي هيجاني
چكيده فارسي :
هدف پژوهش حاضر بررسي رابطه علي گرايش به كنترل وزن مبتني بر فرهنگ بر اساس خودپنداره ( واقعي و ايده آل ) با ميانجي ناگويي هيجاني در دختران داراي اضافه وزن بود. جامعه آماري شامل تمامي دختران داراي اضافه وزن مراجعهكننده به كلينيكهاي تغذيهاي شهر اردبيل بود. نمونه پژوهش 250 نفر بود كه كه با روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود. جهت جمع آوري داده ها از مقياس خود پنداره راجرز(1938)، مقياس ناگويي هيجاني تورنتو باگبي و همكاران(1994) و مقياس پيروي از رژيم غذايي(1994) استفاده شد. براي تجزيهوتحليل دادهها از ضريب همبستگي پيرسون و تحليل مسير و از نرمافزارهاي SPSS-26 و AMOS-23 استفاده شد. نتايج نشان داد كه بين خودپنداره ايدهآل با گرايش به كنترل وزن رابطه مستقيم مثبت و معنيداري وجود دارد و بين خودپنداره واقعي با گرايش به كنترل وزن رابطه منفي و معني داري وجود دارد. هم چنين در روابط غيرمستقيم، ناگويي هيجاني به عنوان متغير ميانجي در رابطه بين خود پنداره واقعي با گرايش به كنترل وزن به صورت منفي و معني داري گرايش به كنترل وزن را پيشبيني كند و نيز رابطه بين خودپنداره ايده آل با گرايش به كنترل وزن به صورت مثبت و معني دار گرايش به كنترل وزن را پيشبيني كند. هم چنين مدل از نيكوئي برازش مطلوبي برخوردار بود. درنهايت ناگويي هيجاني به عنوان متغير ميانجي در رابطه بين خودپنداره( واقعي و ايده آل) با گرايش به كنترل وزن مبتني بر فرهنگ، مي تواند نقش مهمي را در كنترل وزن دختران داراي اضافه وزن ايفا كند.
عنوان نشريه :
روانشناسي فرهنگي زن
عنوان نشريه :
روانشناسي فرهنگي زن