عنوان مقاله :
بازنمايي اميد اجتماعي در آثار سينمايي جنبش موج نو ايران
پديد آورندگان :
كرمي ، سميه دانشگاه تربيت مدرس - دانشكدۀ علوم انساني - گروه جامعهشناسي , ربيعي ، كامران دانشگاه تربيت مدرس - دانشكدۀ علوم انساني - گروه جامعهشناسي
كليدواژه :
اميد اجتماعي , عامليت , هدفمندي , امكانپذيري , جنبش سينماي موج نو ايران
چكيده فارسي :
اين مقاله به بررسي بازنمايي اميد اجتماعي در آثار شاخص جنبش موج نو سينما در ايران ميپردازد. پژوهش پيشرو به اين دو پرسش پاسخ ميدهد: بازنمايي اميد اجتماعي در آثار سينماي موج نو ايران چگونه است؟ و اين بازنمايي چه ارتباطي با زمينۀ اجتماعي توليد آثار دارد؟ براي پاسخ به اين سؤالات، از صورتبندي سهگانۀ اشنايدر شامل «عامليت»، «هدفمندي» و «امكانپذيري» بهعنوان شاخصهاي بنياني براي سنجش اميد اجتماعي بهره گرفته شد.تحليل محتواي كيفي بر 15 اثر معرف پنج كارگردان شاخص جنبش موج نو ايران شامل داريوش مهرجويي، مسعود كيميايي، ناصر تقوايي، بهرام بيضايي و امير نادري از بين كل 21 اثر ايشان طي سالهاي 1347 تا 1357 انجام شده است. با نمونهگيري طبقهاي هدفمند، از هر كارگردان سه اثر همسو با هدف پژوهش انتخاب شده است. اين روش، انتخاب آثاري را كه بيشترين همسويي را با هدف مطالعه دارند تضمين ميكند.صرفنظر از وجود طيف گستردۀ رويكردها از باور قوي به اميد اجتماعي تا ناباوري مطلق، درمجموع اغلب آثار سينمايي موج نو از طريق بازنمايي ابژههايي كه از نظر شاخص عامليت «غيرعامل»، از نظر شاخص هدفمندي «فاقد هدف» و از نظر شاخص امكانپذيري «ناتوانسازيشده» هستند، بر نااميدي اجتماعي شديد تأكيد دارند.با ادغام نظريۀ جامعهشناختي هنر زيمل و صورتبندي اشنايدر از اميد اجتماعي ميتوان نتيجه گرفت جنبش موج نو با شورش عليه گفتمان رسمي خوشبينانه، مبارزات اجتماعي را در ميان آشفتگيهاي سياسي منعكس ميكند. اين جنبش، ناخودآگاه فرهنگي جمعي را از طريق بيان هنري فردي متجلي ميسازد، روايتهاي غالب را به چالش ميكشد و نااميدي اجتماعي فراگير زمان خود را با رئاليسمي موشكافانه به نمايش ميگذارد.
عنوان نشريه :
مطالعات و تحقيقات اجتماعي در ايران
عنوان نشريه :
مطالعات و تحقيقات اجتماعي در ايران